به گزارش خبرنگار مهر، شب گذشته دوشنبه 21 مرداد مراسم نکوداشتی برای بیژن نعمتیشریف، هنرمند پیشکسوت مجسمهساز و نقاش کشورمان در گالری برگ وابسته به سازمان زیباسازی شهرداری تهران با حضور خانواده این هنرمند و با سخنرانی کامبیز صبری و بهنام کامرانی برگزار شد.
در ابتدای این نشست کامبیز صبری گفت: اساسا هرکسی به طور خاص به مجسمه مینگرد و نگاه به بینش افراد ربط دارد ولی کمتر کسی است که مجسمههای نعمتیشریف را ببیند و از آنها خوشش نیاید. به نظر من کارهای نعمتیشریف هم نقاشگونه است و هم مجسمهگونه. آن زندهیاد حجم را به خوبی میشناخت و به شدت به سمت سادهکردن فرم میرفت. یک سری فرمهای آبستره و در برخی اوقات فیگوراتیوهای آمیخته به آبستره در مجسمههایش موج میزد.
این هنرمند مجسمهساز ویژگی خاص آثار نعمتیشریف را به کار بردن شجاعانه و با شهامت رنگ در مجسمه دانست و گفت: به کار بردن رنگ در مجسمه بسیار بسیار سخت است و شهامت خاصی میخواهد زیرا اگر یک رنگ اشتباه به کار برود کل مجسمه خراب میشود ولی فردی که در نشان دادن رنگ در آثارش اصرار دارد حتما تجربه و بینش بالایی دارد.
وی ادامه داد: در ایران نعمتیشریف فردی استثنایی در هنر مجسمهسازی رنگی است که جرات زیادی در به کار بردن رنگ در آثار خود داشت. به کار بردن آگاهانه رنگ در آثار این هنرمند درگذشته مطرح بسیار تحسین برانگیز است.
صبری به مواردی که در زندگی خود از نعمتیشریف یاد گرفته است اشاره کرد و گفت: بینش او نسبت به زندگی موردی است که در شخصیت نعمتیشریف مورد علاقه من بود و همیشه دوست داشتم به بینش او برسم.
وی نظرات فروید، گوستاو یونگ و هگل در مورد هنر و هنرمند را مورد بررسی قرار داد و افزود: بیشتر بزرگان فلسفه در مورد هنر میگویند که دغدغه باعث به وجود آمدن هنر میشود و فردی که دغدغه دارد هنر به وجود میآورد. زمانی که یک فرد در محیطی که زندگی میکند و با چیزی مشکل دارد با هنر خود را تخلیه میکند.
این هنرمند مجسمهساز ادامه داد: نعمتیشریف کسی بود که دغدغههایش را خوب میشناخت و راهحل را هم خوب میدانست. وجود ایمان در آثار وی به شدت محسوس است. هر وقت او را میدیدم بخشی از صحبتهایش مستقیما به کارهایی که دوست داشت در آینده انجام بدهد، اختصاص داشت. او همیشه به آینده امید داشت.
وی هدفمند زندگی کردن نعمتیشریف را یکی از خصایص اخلاقی بارز وی دانست و گفت: آدم باید بداند که چگونه تمام اعضای بدن خود را همسو کنند تا به هدف خود برسد. این ویژگی در آثار نعمتیشریف موج میزند و همه اعضای مجسمههایش در کنار هم به یک هدف اشاره میکنند.
صبری در پایان نعمتیشریف را هنرمندی دانست که هیچوقت فیلم بازی نمیکرد و گفت: او با صداقت و هیجان در مورد موضوعی که مورد توجهاش بود صحبت میکرد.
شباهت نقاشیهای نعمتیشریف با خوان میرو
در ادامه این نشست بهنام کامرانی به وجه نقاشانه نعمتیشریف پرداخت و گفت: خوشحالم که در مورد هنرمندی قرار است صحبت کنیم که کارهایش را به شدت دوست داشتم و خیلی عجیب است که با مرگ نعمتیشریف طنین آثارش بیش از پیش است.
وی افزود: به نظر من کارهای بیژن آثاری منحصر به فرد است ولی امروز دیگر نقاشان جوان لهجه کارهای وی را گرفتهاند و در کارهایشان استفاده میکنند.
کامرانی با طرح این سوال که چرا کارهای نعمتیشریف منحصر به فرد است و آثار نقاشی او انسان را شوکه میکند؟ ادامه داد: شاید طنز کارهای او هم آدم را تکان میدهد و هم میخنداند. کارهایش به خوان میرو شبیه است که تلفیقی از تصاویر و فیگوراتیوهای وهمآلود و طنزگونه است.
این هنرمند نقاش بیان کرد: نعمتیشریف در آثار نقاشی خود تئاتر و ادبیات نیز دارد و وی با سابقه ذهنی که از ادبیات دارد به سراغ نقاشی رفته و کار کرده است که اتفاقا این مورد را در نقاشی به شدت با احتیاط مورد استفاده قرار داده که موفق نیز بوده است.
وی با اظهار تاسف از اینکه نقاشیهای نعمتیشریف کمتر دیده میشوند، گفت: نقاشیهای نعمتیشریف کمتر دیده شدند ولی خصلتهایی دارند که شاید بتوانیم آنها را دوباره و دوباره مورد بررسی قرار دهیم و به آنها نزدیک بشویم.
کامرانی داشتن زبان شاعرانه در نقاشی را از ویژگیهای خاص آثار نعمتیشریف دانست و بیان کرد: او موقعیتهای مختلف را در نقاشی تجربه می کرد و از سوی دیگر با زبانی شاعرانه و پالایش شده به خلق اثر میپرداخت.
وی در پایان کارهای نعمتیشریف را تلفیقی از کمدی، سورئال و پاپ دانست و گفت: اگر به دقت به تمام آثار نعمتیشریف بنگریم میبینیم که بین عروسکها، مجسمهها و نقاشیهایش به شدت رابطه وجود دارد و این رابطه آن چیزی است که در ذهن خلاق وی وجود داشت.
بیژن نعمتیشریف، متولد ۱۳۲۶ قائمشهر بود و مرداماه سال 91 در تهران درگذشت.
وی در رشته مجسمهسازی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و در سال ۱۳۵۴ در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان طراح و سازنده عروسکهای نمایشی استخدام شد.
نعمتیشریف طراحی و ساخت عروسکهای تعداد زیادی از پروژههای نمایشی و غیرنمایشی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صدا و سیما و… را در کارنامه فعالیتهای خود ثبت کرده است. او پیش از اینکه به عروسکسازی بپردازد در دانشکده هنرهای زیبا یکی از شاگردان پرویز تناولی بود.