جمشید حیدری با اشاره به این مطلب که ساخت فیلم در حوزه جنگ سخت شده است، گفت: سال های دفاع مقدس، سال های دلدادگی بود و هر کس در حوزه کاری خود بدون چشمداشت کار می کرد. فیلم “مرز” از زمانی شروع شد که هواپیماها بر فراز آسمان تهران به پرواز در آمدند. وقتی به آنها نگاه می کردم پیش خود گفتم که اگر قرار است سینمایی وجود داشته باشد، قطعا باید به اتفاقات بعد از انقلاب بپردازد.
این کارگردان با بیان اینکه برای ساخت فیلم “مرز” با سیروس الوند صحبت کرده بود، ادامه داد: آن زمان تنها تجربه ما از سینمای جنگ، جنگ آلمان و کشورهای دیگر بود. الان تجربه های خوبی در این زمینه پیدا کردیم و فیلمهای مناسبی هم ساخته شده است در حالی که در آن زمان حتی یک فریم از جنگ را ندیده بودیم. اما بعد از انقلاب الگوهای جامعه تغییر کرد به گونه ای که وقتی صفا و همدلی مردم را در انقلاب دیدیم، متوجه شدیم که این موضوع در جبهه ها نیز وجود دارد و نورالدین عافی مصداقی از این همدلی است.
در ادامه این مرارسم نورالدین عافی راوی کتاب “نورالدین پسر ایران” با اشاره به این مطلب که وقتی جنگ تمام شد ما را از بهشت بیرون انداختند، گفت: قطعا اگر آن هشت سال نبود امروز وضعیت دیگری داشتیم. اگر ما هزاران سال هم زندگی کنیم باز مدیون رزمندگان و شهدا هستیم. من در روستایی در تبریز به دنیا آمدم و زمانی که جنگ شروع شد به شغل کشاورزی مشغول بودم. 16 ساله بودم که جنگ آغاز شد و حدود 77 ماه در جبهه ها حضور داشتم طی این مدت 8 بار زخمی شدم. زمانی که خبرنگاران از من می پرسیدند چرا پس از مداوا دوباره به جبهه ها می رفتم به آنها گفتم ما در جبهه ها مواردی را می دیدیم که هیچ کس در هیچ جای دنیا آنها را ندیده بود.
این جانباز هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه به خاطر سنم اجازه حضور در جبهه ها را به من نمی دادند، متذکر شد: 3 ماه طول کشید تا توانستم به جبهه ها بروم. اولین باری که به مناطق جنگی رفتم شرایط خیلی سختی را تحمل کردم و حتی در بیابان ها خوابیدم. آن موقع با خود گفتم که این همه سختی را تحمل کردم که در بیایان بخوابم؟ ولی در مناطق جنگی صحنه هایی را دیدم که هیچ جای دیگر نمی توان پیدا کرد.
عافی در ادامه تصریح کرد: جبهه سختی های خاص خود را داشت ولی انسان هایی در آن مناطق بودند که جبهه را به بهشت تبدیل می کردند به طوری که آدم میخواست همیشه کنار آنها باشد. بارها گفته ام جنگ که تمام شد ما را از بهشت بیرون انداختند. من در طول مدت حضورم در جبههها 8 بار مجروح شدم. اولین بار بعد از 14 ماه حضور در جبهه در کردستان با گلوله، دومین بار با توپ 106، سومین بار در عملیات مسلم ابن عقیل توسط ترکش مجروح شدم و آخرین بار نیز در شلمچه زخمی شدم و تا این لحظه 37 بار مورد عمل جراحی قرار گرفته ام حتی بعد از جنگ نیز برای درمان به آلمان سفر کردم ولی عمل جراحی موفقیت آمیز نبود. هر نیم ساعت باید چشم هایم را خالی می کردند تا عفونت ها از آن خارج شود تا اینکه دکتر موحدی در تهران با اکیپ پزشکی خود توانست جلوی عفونت ها را بگیرد.
این پژوهشگر در ادامه صحبت های خود با بیان اینکه شب های زیادی دوستانم را در خواب می بینم، افزود: زمانی که بیدار می شوم و می بینم در خانه مان هستم، ناراحت می شوم؛ چرا که خداحافظی با دوستان سخت است. وی با بیان اینکه قطعا اگر جنگ دوباره شروع شود خوشحال نمی شوم ولی دلم برای جنگ و دفاع مقدس تنگ شده است. متاسفانه امروز رفتار رزمندگان در جامعه وجود ندارد.
این جانباز هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد: زمانی که خبر قطعنامه 598 را شنیدم تا صبح گریه کردم. در واقع همان زهری که امام نوشیدند هنوز هم جگرمان را می سوزاند. بعد از عملیات کربلای 5، ترکشی در بدنم بود که محل آن درد زیادی داشت. شبی خواب امام (ره) را دیدم که کنار آن امیرملاباشی نشسته بود، امام دستش را در محل جراحتم گذاشت و بعد از آن خواب دیگر هیچ وقت محل ترکش درد نمی کرد.
وی در ادامه گفت: من 77 ماه در جبهه ها بود و در این مدت هیچگاه ندیدم فرمانده ای به نیروهای تحت امرش بگوید بروید جلو و یا اینک با بی ادبی با آنها صحبت کند، گاهی در فیلم های دفاع مقدسی می بینیم که یک بسیجی 100 عراقی را می کشد ولی در حقیقت اینگونه نبود؛ چرا که عراقی ها یک سال قبل از جنگ آموزش دیده و کاملا برای نبرد با ما آماده بودند. ما هیچ وقت در روز عملیات نمی کردیم چون آنها تجهیزات و امکانات زیادی داشتند و در روز نمی توانست موفقیت های زیادی کسب کنیم. اگر واقعیت های جنگ و به خصوص رزمندگان را ببینیم قطعا فیلم هایی که ساخته می شوند، تاثیرات بیشتری در جامعه خواهد گذاشت.
در ادامه این مراسم جمشید حیدری با اشاره به صحبت های نورالدین عافی درباره نشان دادن واقعیت های جنگ در سینما گفت: این مسئله درست است که باید واقعیت ها را نشان دهیم ولی باید این موضوع را در نظر بگیریم که سینما باید از وجه هنری اش در فیلم ها استفاده کند تا از این طریق موضوعات برای مردم باورپذیر شود در غیر این صورت می توانستیم همان روایت فتح را ادامه دهیم.
وی اضافه کرد: بعد از اینکه جنگ را دیدیم قطعا فیلم ساختن درباره آن برای ما مشکل تر شده است، اگر بتوانیم تجربه های رزمندگان را با هنر فیلمنامه نویسان درآمیزیم قطعا می توانیم فیلم مناسبی بسازیم. امروزه دیگر به تصویر کشیدن سنگرها و آر پی چی ها جذابیتی ندارد بلکه باید بتوانیم سینمای دفاع مقدس را از نظر کمیت و کیفیت ارتقا دهیم که این موضوع نیاز به شجاعت دارد.
علی علایی منتقد سینما با اشاره به این مطلب که بخش دولتی به ساخت فیلم هایی از این دست لطمه وارد کرده است، گفت: از زمانی که بخش دولتی به فیلم های دفاع مقدسی ورود پیدا کرد، ساخت این فیلم ها کاهش یافت. قطعا رفتن به جبهه ها یک واجب کفایی بود، با این حال نباید نقش مردمی را که در پشت صحنه به رزمندگان دلگرمی می دادند نادیده بگیریم.
علایی کارشناس سینما با انتقاد به فیلم “آژانس شیشه ای” ادامه داد: در این فیلم نقش مردم در جبهه های جنگ کمرنگ جلوه داده شده بود در حالی که این مسئله به خوبی در فیلم “مرز” به تصویر کشیده شد. در واقع “مرز” یکی از عالی ترین نمونه های فیلم های دفاع مقدسی است در حالی که آن زمان تنها پشتوانه کارگردانان این نوع فیلمها، تجربههایی بود که از ژانرهای وسترن داشتند که از این تجربه در این فیلم هم استفاده شده است.
وی با بیان اینکه در آن زمان حتی یک تصویر هم از جبهه ها از تلویزیون پخش نشده بود، افزود: با این حال کشورمان تجربه هایی از شکست ها، پیروزی ها، قهرمانانی ها و… را در طول تاریخ به دست آورده بود و همین مسائل دست مایه ای در دست دو هنرمند کشورمان یعنی سیروس الوند و جشمید حیدری قرار گرفت. این پشتوانه فرهنگی و تمدنی کمک کرد تا شخصیت های و نوع ارتباطی در فیلم “مرز” گنجانده شود که حتی بعد از آن نیز قابل نفی نباشد.
علایی اضافه کرد: در گذشته بخش خصوصی فیلم های دفاع مقدسی را می ساخت، در حالی که امروزه بدون حمایت و پشتوانه دولتی نمی توان چنین فیلم هایی را ساخت. وی افزود: اگر امروز کسی از فروش بالایی فیلمی صحبت می کند، در حقیقت باید میزان فروش بلیت های آن فیلم را بگوید. برای فیلم “عقاب ها” در دوران خودش نزدیک به 10 میلیون بلیت در شهر تهران فروخته شده در حالی که امروز این اتفاق نمی افتد. یعنی فروش بالایی فیلم ها از فروش زیاد بلیت های آن نیست.
در ادامه مراسم جعفر دهقان گفت: در یکی از فیلم ها از اسب به زمین خوردم و مدت 6 ماه خانه نشین شدم ولی در این مدت کسی سراغی از من نگرفت با این حال گله ای از هیچ کس ندارم.
وی با بیان اینکه جمعه شب در برنامه “هفت” محمود گبرلو از من سوال کرد که بعد از دریافت سیمرغ بهترین بازیگر انتخاب برای بازی در فیلم ها برایم سخت نشد؟ گفت: در جواب آقای گبرلو گفتم که فردای روزی که سیمرغ را دریافت کردم در فیلمی بازی کردم که اصلا دوست نداشتم. در واقع این سوال گبرلو زمانی کاربرد دارد که سینما، واقعا سینما باشد و بازیگران آن نیز بازیگر باشند. من اگر 2 سال می خواستم در فیلم ها بازی نکنم قطعا در سومین سال، خودم باید به دنبال تهیهکنندگان می رفتم و از آنها سراغ بازی در فیلم ها را می گرفتم.
این بازیگران کشورمان اظهار کرد: در دوران دفاع مقدس ما نیاز به این داشتیم که در فیلم ها به بعد حماسی جنگ بپردازیم ولی الان چرا سینمای جنگ تعطیل شده است؟ آیا واقعا بعد از جنگ سینمای جنگ هم تمام شد؟ اینگونه نیست، چرا که تازه الان باید به بخش های مختلف جنگ بپردازیم.
دهقان در همین زمینه افزود: امروزه باید پای درددل رزمندگان، جانبازان و آزادگان بنشینیم آن موقع خواهیم دید که چه تعداد فیلم “آژانس شیشه ای” از درد دل آنها می توانیم بسازیم. متاسفانه زمانی که مسئولان سینمایی عوض میشوند درباره همه ژانرهای سینما صحبت کرده و وعده می دهند ولی حتی اشاره ای هم به سینمای دفاع مقدس نمی کنند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: من یک بار وقتی در فیلم “هفت گذرگاه” بازی کردم افتخار حضور در کنار جمشید حیدری را داشتم ولی بعد از آن دیگر وی را ندیدم تا اینکه امروز در این برنامه دوباره کنار وی قرار گرفتم.