به گزارش ایرانگرد نیوز، دومین نشست رسانه ای نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” روز دوشنبه اول مهرماه در شهر کتاب مرکزی برگزار شد. در این نشست رسانه ای علاوه بر آتیلا پسیانی کارگردان نمایش، رضا کیانیان، علیرضا خمسه و خسرو پسیانی بازیگران نمایش و امیرحسین دوانی مدیر تولید اثر حضور داشتند.
پسیانی در ابتدای نشست درباره گروه “دایره 10” که وی نیز از اعضای آن است، گفت: اهداف گروه “دایره 10” همه اهدافی است که بقیه تئاتری ها هم دارند یعنی بهترین شکل استفاده از فضا و مکان. مهمترین دغدغه ما در این گروه یافتن مکان نمایش است. این مکان نیز در عین اینکه مستقل است درون چارچوب های “دایره 10” قرار داد.
وی درباره حضور یک اسب در صحنه نمایش افزود: این اتفاق برای اولین بار است که در تئاتر ایران روی می دهد اما اصولا من به دنبال اولین بارها نیستم. لزوم استفاده از یک اسب در سالن نمایش احساس می شد بنابراین از آن استفاده کردم. حضور این اسب در صحنه برای تبدیل شدن شخصیت کیانیان به یک مظهر قدرت لازم بود. ما زمان کمی داریم تا اسب را برای حضور روی صحنه آموزش دهیم چون سالن تنها چند روز قبل از اجرا در اختیار ما قرار می گیرد. تلاش می کنیم اتفاقاتی که در صحنه از روی غریزه حیوان رخ می دهد تبدیل به استاتیک صحنه شوند.
کیانیان نیز درباره حضور یک اسب در نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” گفت: باید بگویم این اسب واقعا مخاطب دارد. چون در مکانی که اسب سواری تمرین می کنم بسیاری از اسب سواران حرفه ای وقتی متوجه شدند که این اسب قرار است روی صحنه نمایش حضور یابد مشتاق شدند که به دیدن اثر بیایند. برخی علاقمند هستند که اعلام کنند برای اولین بار کاری را انجام داده اند. اما اگر قرار است ما اسبی را روی صحنه بیاوریم باید لزوم ان را احساس کنیم نه اینکه فقط به دنبال اجرای شو باشیم.
این بازیگر سینما و تئاتر ادامه داد: اگر لزوم حضور این اسب روی صحنه احساس نمی شد نه من قبول می کردم و نه آتیلا پسیانی. من دوست دارم نمایشی بازی کنم که بازیگری در آن معنی داشته باشد. نمایشهایی که فقط به فرم می پردازند و مسائل را انتزاعی بیان می کنند زیاد مورد علاقه من نیستند البته به عنوان بازیگر. تنها دوست دارم بیننده این آثار باشم چون قدرت بازیگری در این نمایش ها نمود پیدا نمی کند. ترجیح می دهم کاری انجام دهم که قدرت بازیگری ام را به نمایش بگذارد.
پسیانی با اشاره به زمان تمرین های نمایش در ساعت 8 صبح، بیان کرد: ما زمانهایی که برای تمرین این نمایش داشتیم را با هم چک کردیم و به این نتیجه رسیدیم بهترین زمان 8 تا 12 صبح است. از نظر من ذهن بازیگر در آن زمان بسیار فعالتر است. البته اکثر روزها ما تمرینات فیزیکی ذهنی می کردیم که به ما کمک می کرد در موقعیت قرار بگیریم. البته دوستان نسل جوانمان مثل خسرو پسیانی کمی با این قضیه مشکل داشتند ولی هر تمرینی شرایط خودش را دارد.
پسیانی درباره تعیین ساعت 8 شب به عنوان زمان اجرای نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” توضیح داد: ساعت 8 شب یکی از ساعتهای استاندارد اجرای تئاتر در همه دنیاست چون معمولا تا ساعت 4 بعد از ظهر همه سر کار هستند. به نظر من نمایش از زمانی شروع می شود که تماشاگر خودش را برای دیدن نمایش آماده می کند. همانطور که بازیگران آماده می شوند تماشاگران هم باید آماده دیدن اجرا شوند. اما متاسفانه در سالهای اخیر همه چیز بی اهمیت شده است و هیچ هیجانی برای دیدن نمایش وجود ندارد. به دلیل وجود طح ترافیک و طرح زوج و فرد مناسبترین زمان برای اجرا 8 شب است.
در ادامه رضا کیانیان در پاسخ به این سوال که مدتی است از تئاتر فاصله گرفته و در چند سال اخیر تنها در دو نمایش حضور داشته است، یادآور شد: من از تئاتر فاصله نگرفته ام این مرکز هنرهای نمایشی است که باعث دور شدن من از تئاتر می شود. من 62 سال سن دارم و در طول فعالیتم نیز برادری ام را به تئاتر و بازیگری ثابت کرده ام. بازیگری لذت بخش ترین کار زندگی ام است اما چرا الان که به پختگی رسیده ام شرایط برای کار کردنم فراهم نمی شود.
وی افزود: یک مرکز هنرهای نمایشی سالم و با شعور کاری می کند که بازیگران پخته و کارکشته کشورش بتوانند فعالیت کنند وقتی این کار را نمی کند تبدیل می شود به مرکز هنرهای ضد نمایشی. ما از سن 40 سالگی پخته می شویم اما مرکز هنرهای نمایشی برای اینکه بازیگران پخته اش کار کنند چه کار کرده است.
بازیگر نمایشهای “ازدواج آقای میسیسیپی” و “بازی استریندبرگ” تأکید کرد: من الان در سراشیبی قرار گرفته ام. مگر چقدر دیگر می توانم بازی کنم. حمید سمندریان می گفت اگر نتوانم “گالیله” را کار کنم دستم از گور بیرون می ماند. این دست بیرون مانده از گور نشان دهنده بی آبرو شدن افرادی است که نگذاشتند سمندریان کار کند. من تعدادی نمایش ها را دوست دارم کار کنم اما اجازه داده نمی شود. دوست دارم شکسپیر، چخوف، “آمادئوس” و یا “مردی برای تمام فصول” را کار کنم اما چرا اجازه داده نمی شود.
کیانیان یادآور شد: البته می دانم که یک اجرا باید متناسب با زمان خودش باشد و قرار هم نیست همه نمایش ها به شیوه کلاسیک کار شوند اما دوست دارم کارهای متفاوتی در زمینه بازیگری انجام دهم. من هنوز همان آدم شورشی هستم که بودم. 6 سال قبل قرار بود بهمن فرمان آرا نمایش” مردی برای تمام فصول” را اجرا کند و من هم در آن بازی کنم اما متاسفانه اجازه ندادند. نکته دیگر این است که من نمایشهای تلخ را دوست ندارم. چون جامعه ما به اندازه کافی تلخ است. دیدن یک کار تلخ حالم را بد می کند و طاقت نمی آورم تا آخرش را ببینم.
علیرضا خمسه نیز که در میانه بحث وارد جلسه شده بود درباره حضور کم رنگش در تئاتر گفت: من در وهله اول خودم را تئاتری می دانم. اما این سالها، سال های خوبی برای تئاتر نبوده است و معمولا اهالی تئاتر شکایت دارند که از لحاظ مالی تامین نمی شوند. من معمولا نمی توانم از راه تئاتر ارتزاق کنم به همین دلیل جذب تلویزیون و سینما شدم. دلیل حضورم در این نمایش هم بیشتر از اینکه به خود کار ربط داشته باشد به دلیل حضور این گروه در کنار هم بود.
وی افزود: ما در سالن خاطره انگیزی اجرا می رویم اما متاسفانه سالن اصلی تئاتر شهر این سالها کیفیت خودش را از دست داده است. بنابریان من ترجیح می دهم در سالن های دیگری که فعال شده اند کار کنم.
پسیانی درباره ساخت و سازهای اطراف تئاتر شهر و مشکلات فرهنگی که به این ترتیب به وجود آمده است، یادآور شد: متاسفانه صدای ترافیک شهری، فضای فرهنگی نامناسبی که اطراف تئاتر شهر به وجود آمده، از بین بردن پارکینگ تئاتر شهر و اتفاقات بسیار زیاد دیگری که اطراف تئاتر شهر افتاده است، باعث شده مردم علاقمند به حضور در این مکان نباشند. امیدوارم شهردار تهران محمد باقر قالیباف فکری به حال این مکان بکند.
کارگردان “پرفوسور بوبوس” متذکر شد: 42 سال از ساخت تئاتر شهر می گذرد. تنها کاری که در طول این سالها انجام شده این است که تئاتر شهر تمرکزش را از دست داده است. بچه های تئاتر بدون هیچ چیز این مکان را نگه داشته اند. حتی اوائل انقلاب بر سر بود و نبود این مکان بحث های بسیاری در گرفت. چرا من که در سن 32 سالگی کارگردان حرفه ای تئاتر بودم و قرارداد فیکس با من بسته می شد الان در سن 56 سالگی باید 20 درصد از فروشم را هم از دست بدهم؟
این هنرمند عرصه تئاتر بیا بیان اینکه ما مجبوریم با این شرایط کار کنیم و پول زور بدهیم، گفت: به نظرم علی مرادخانی باید یک فکر آرتیستیک برای این قضیه بکند. ما یک تئاتر دولتی صرف داریم پس چرا داریم با هنرمندان برخورد خصوصی می کنیم. مدیر دولتی باید یادش باشد که این تاج برای مدت کوتاهی روی سرش است. پس نباید با تصمیم گیری هایش تئاتر را دچار اختلال کند. وقتی می گوییم تئاتر را به سبد خانواده ها می آوریم یک شوخی مطلق است چون نه خانواده ها را می شناسیم نه تئاتر را.
علیرضا خمسه نیز در این باره متذکر شد: این اتفاقات به این دلیل رخ داده که این نیاز که مردم احتیاج به سالن تئاتر دارند احساس نشده است. تئاتر، سینما و مسجد باید هرکدام جای خودشان را داشته باشند. همانطور که مردم نیازمند مکانی برای ادای فرایضشان هستند به مکان هایی برای ارتقای فرهنگ و دیدن فیلم و تئاتر و نقاشی هم نیاز دارند.
این بازیگر سینما و تئاتر در ادامه سخنان خود گفت: بنابراین نباید فقط به یک بخش توجه کرد. مدیران ما به دلیل اینکه نگران پست هایشان هستند، فقط در طول دوران مدیریت خود به یک بخش توجه داشته اند. نظر من این است که یک پیکر سالم همه اندام هایش با هم رشد می کند. من سالهاست که برای بچه های پیش دبستانی و دبستانی کار می کنم چون باورم این است که تئاتر هیچگاه به عنوان یک نیاز ضروری شناخته نمی شود مگر اینکه ابتدا در خانواده ها نهادینه شود. درس تئاتر باید جزء دروس مدارس باشد تا از این طریق به بچه ها آموزش های فرهنگی داده شود.
سپس کیانیان با اشاره به اینکه اجازه فعالیت به برخی هنرمندان که قصد رواج تئاتر خصوصی در ایران را دارند داده نمیشود، گفت: خیلی ها می خواهند در ایران تئاتر خصوصی راه بیندازند ولی اجازه به آنها داده نمی شود. حجت الله ایوبی و علی مرادخانی باید لایحه هایی را در این زمینه به مجلس ارائه دهند تا هنرمندانی که قادرند بتوانند تئاتر خصوصی و سینمای خصوصی راه اندازی کنند.
بازیگر نمایشهای “حرفهایها” و “پرفسور بوبوس” یادآور شد: وقتی هنر در یک کشور رشد می کند که جریان هنری در آنجا باب شود. همه هنرمندان ما در یک جریان هنری خاصی رشد کردند. نمی توان بدون وابستگی به یک جریان تئاتری کار کرد. این جریان ها باید در تعامل و گفتگو با هم باشند. پس مرادخوانی و ایوبی باید تلاش کنند جریان های تئاتری دوباره شکل بگیرد.
این بازیگر با سابقه سینما و تئاتر افزود: در زمانی که پردیس سینما آزادی راه اندازی شده بود خبرنگاری از من پرسید که به نظرم بهترین اتفاق در سینمای آن سال چه بوده است و من گفتم ساخت پردیس آزادی و همچنین گفتم بهترین فرد سینمایی هم محمدباقر قالیباف شهردار تهران است چون برای سینما زحمت زیادی کشیده و مردم را با سینما آشتی داده است. اما متاسفانه این پردیس هایی که ساخته می شوند دولتی هستند. باید امکان فعالیت به بخش خصوصی هم داده شود. امیدوارم این اتفاق در تئاتر ما نیز به همت قالیباف رخ دهد.
پسیانی نیز در این باره گفت: این روزها شنیده ام برخی از اهالی تئاتر از همین حالا اعلام کرده اند که “دایره 10” را جدی نگیرید و آن را نابود کنید. این گروه فعلا فقط اعلام موجودیت کرده است پس چرا قبل از برقراری دیالوگ همه می خواهند گارد بگیرند. ما هنوز یاد نگرفتیم از خوشبختی دیگران خوشحال شویم. تئاتر خصوصی برای شکل گیری احتیاج به حمایت مالی و معنوی دارد. در سالهای 67 و 68 ما تنها گروه تئاتر تجربی فعال در ایران بودیم اما الان در سال 92 وقتی می بینم تا این اندازه گروه های تئاتر دگر اندیش رشد کرده اند و فعال هستند، خوشحال می شوم. بزرگترین کاری که من کردم اجرای کارهایم نبوده بلکه انتقال طرز تفکر یک گروه از نسلی به نسل دیگر بوده است.
کارگردان” ساعت صفر” ادامه داد: در خارج از کشور کسی باور نمی کند که گروه تئاتر بازی بعد از 22 سال فعالیت هنوز مکان دایمی برای اجرا ندارد. مرادخانی و ایوبی هر دو آدم های فعالی هستند و ما امیدواریم که زودتر کارشان را آغاز کنند و به دنبال یک مکان دایمی تئاتر برای ما باشند.
پسیانی درباره استفاده از بازیگران نسل های مختلف در نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” که هر کدام با شیوه متفاوتی کار می کنند، گفت: من یکدست بودن بازیگران در تئاتر را قبول ندارم. خوشبختانه ترکیب بازیگران ما خود به خود متنوع است. خوشحالم اگر بتوانم بین این ترکیب نامتجانس ارتباط به وجود بیاورم یا عدم ارتباطشان را به تصویر بکشم. نمایش ما نمایشی طنز نیست و من از آموزه های دیگر علیرضا خمسه در این نمایش بهره بردم. در این نمایش از 18 کودک 8 – 9 ساله استفاده کردیم که همگی از شاگردان رکسانا مهرافزون هستند.
در پایان بحث امیرحسین دوانی مدیر تولید کار گفت: در این نمایش به هیچ وجه با ما برخورد دولتی نمی شود. ما در ابعاد مختلف با تئاتر خصوصی روبرو هستیم البته به جز مرحله نظارت و ارزشیابی. همچنین در این نمایش یکی از بهترین مربیان اسب که در سینما هم فعال است نگهداری از این اسب را بر عهده دارد و این اسب قرار است در طول اجرا یک مراقب نیز داشته باشد.
پسیانی در ابتدای نشست درباره گروه “دایره 10” که وی نیز از اعضای آن است، گفت: اهداف گروه “دایره 10” همه اهدافی است که بقیه تئاتری ها هم دارند یعنی بهترین شکل استفاده از فضا و مکان. مهمترین دغدغه ما در این گروه یافتن مکان نمایش است. این مکان نیز در عین اینکه مستقل است درون چارچوب های “دایره 10” قرار داد.
وی درباره حضور یک اسب در صحنه نمایش افزود: این اتفاق برای اولین بار است که در تئاتر ایران روی می دهد اما اصولا من به دنبال اولین بارها نیستم. لزوم استفاده از یک اسب در سالن نمایش احساس می شد بنابراین از آن استفاده کردم. حضور این اسب در صحنه برای تبدیل شدن شخصیت کیانیان به یک مظهر قدرت لازم بود. ما زمان کمی داریم تا اسب را برای حضور روی صحنه آموزش دهیم چون سالن تنها چند روز قبل از اجرا در اختیار ما قرار می گیرد. تلاش می کنیم اتفاقاتی که در صحنه از روی غریزه حیوان رخ می دهد تبدیل به استاتیک صحنه شوند.
کیانیان نیز درباره حضور یک اسب در نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” گفت: باید بگویم این اسب واقعا مخاطب دارد. چون در مکانی که اسب سواری تمرین می کنم بسیاری از اسب سواران حرفه ای وقتی متوجه شدند که این اسب قرار است روی صحنه نمایش حضور یابد مشتاق شدند که به دیدن اثر بیایند. برخی علاقمند هستند که اعلام کنند برای اولین بار کاری را انجام داده اند. اما اگر قرار است ما اسبی را روی صحنه بیاوریم باید لزوم ان را احساس کنیم نه اینکه فقط به دنبال اجرای شو باشیم.
این بازیگر سینما و تئاتر ادامه داد: اگر لزوم حضور این اسب روی صحنه احساس نمی شد نه من قبول می کردم و نه آتیلا پسیانی. من دوست دارم نمایشی بازی کنم که بازیگری در آن معنی داشته باشد. نمایشهایی که فقط به فرم می پردازند و مسائل را انتزاعی بیان می کنند زیاد مورد علاقه من نیستند البته به عنوان بازیگر. تنها دوست دارم بیننده این آثار باشم چون قدرت بازیگری در این نمایش ها نمود پیدا نمی کند. ترجیح می دهم کاری انجام دهم که قدرت بازیگری ام را به نمایش بگذارد.
پسیانی با اشاره به زمان تمرین های نمایش در ساعت 8 صبح، بیان کرد: ما زمانهایی که برای تمرین این نمایش داشتیم را با هم چک کردیم و به این نتیجه رسیدیم بهترین زمان 8 تا 12 صبح است. از نظر من ذهن بازیگر در آن زمان بسیار فعالتر است. البته اکثر روزها ما تمرینات فیزیکی ذهنی می کردیم که به ما کمک می کرد در موقعیت قرار بگیریم. البته دوستان نسل جوانمان مثل خسرو پسیانی کمی با این قضیه مشکل داشتند ولی هر تمرینی شرایط خودش را دارد.
پسیانی درباره تعیین ساعت 8 شب به عنوان زمان اجرای نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” توضیح داد: ساعت 8 شب یکی از ساعتهای استاندارد اجرای تئاتر در همه دنیاست چون معمولا تا ساعت 4 بعد از ظهر همه سر کار هستند. به نظر من نمایش از زمانی شروع می شود که تماشاگر خودش را برای دیدن نمایش آماده می کند. همانطور که بازیگران آماده می شوند تماشاگران هم باید آماده دیدن اجرا شوند. اما متاسفانه در سالهای اخیر همه چیز بی اهمیت شده است و هیچ هیجانی برای دیدن نمایش وجود ندارد. به دلیل وجود طح ترافیک و طرح زوج و فرد مناسبترین زمان برای اجرا 8 شب است.
در ادامه رضا کیانیان در پاسخ به این سوال که مدتی است از تئاتر فاصله گرفته و در چند سال اخیر تنها در دو نمایش حضور داشته است، یادآور شد: من از تئاتر فاصله نگرفته ام این مرکز هنرهای نمایشی است که باعث دور شدن من از تئاتر می شود. من 62 سال سن دارم و در طول فعالیتم نیز برادری ام را به تئاتر و بازیگری ثابت کرده ام. بازیگری لذت بخش ترین کار زندگی ام است اما چرا الان که به پختگی رسیده ام شرایط برای کار کردنم فراهم نمی شود.
وی افزود: یک مرکز هنرهای نمایشی سالم و با شعور کاری می کند که بازیگران پخته و کارکشته کشورش بتوانند فعالیت کنند وقتی این کار را نمی کند تبدیل می شود به مرکز هنرهای ضد نمایشی. ما از سن 40 سالگی پخته می شویم اما مرکز هنرهای نمایشی برای اینکه بازیگران پخته اش کار کنند چه کار کرده است.
بازیگر نمایشهای “ازدواج آقای میسیسیپی” و “بازی استریندبرگ” تأکید کرد: من الان در سراشیبی قرار گرفته ام. مگر چقدر دیگر می توانم بازی کنم. حمید سمندریان می گفت اگر نتوانم “گالیله” را کار کنم دستم از گور بیرون می ماند. این دست بیرون مانده از گور نشان دهنده بی آبرو شدن افرادی است که نگذاشتند سمندریان کار کند. من تعدادی نمایش ها را دوست دارم کار کنم اما اجازه داده نمی شود. دوست دارم شکسپیر، چخوف، “آمادئوس” و یا “مردی برای تمام فصول” را کار کنم اما چرا اجازه داده نمی شود.
کیانیان یادآور شد: البته می دانم که یک اجرا باید متناسب با زمان خودش باشد و قرار هم نیست همه نمایش ها به شیوه کلاسیک کار شوند اما دوست دارم کارهای متفاوتی در زمینه بازیگری انجام دهم. من هنوز همان آدم شورشی هستم که بودم. 6 سال قبل قرار بود بهمن فرمان آرا نمایش” مردی برای تمام فصول” را اجرا کند و من هم در آن بازی کنم اما متاسفانه اجازه ندادند. نکته دیگر این است که من نمایشهای تلخ را دوست ندارم. چون جامعه ما به اندازه کافی تلخ است. دیدن یک کار تلخ حالم را بد می کند و طاقت نمی آورم تا آخرش را ببینم.
علیرضا خمسه نیز که در میانه بحث وارد جلسه شده بود درباره حضور کم رنگش در تئاتر گفت: من در وهله اول خودم را تئاتری می دانم. اما این سالها، سال های خوبی برای تئاتر نبوده است و معمولا اهالی تئاتر شکایت دارند که از لحاظ مالی تامین نمی شوند. من معمولا نمی توانم از راه تئاتر ارتزاق کنم به همین دلیل جذب تلویزیون و سینما شدم. دلیل حضورم در این نمایش هم بیشتر از اینکه به خود کار ربط داشته باشد به دلیل حضور این گروه در کنار هم بود.
وی افزود: ما در سالن خاطره انگیزی اجرا می رویم اما متاسفانه سالن اصلی تئاتر شهر این سالها کیفیت خودش را از دست داده است. بنابریان من ترجیح می دهم در سالن های دیگری که فعال شده اند کار کنم.
پسیانی درباره ساخت و سازهای اطراف تئاتر شهر و مشکلات فرهنگی که به این ترتیب به وجود آمده است، یادآور شد: متاسفانه صدای ترافیک شهری، فضای فرهنگی نامناسبی که اطراف تئاتر شهر به وجود آمده، از بین بردن پارکینگ تئاتر شهر و اتفاقات بسیار زیاد دیگری که اطراف تئاتر شهر افتاده است، باعث شده مردم علاقمند به حضور در این مکان نباشند. امیدوارم شهردار تهران محمد باقر قالیباف فکری به حال این مکان بکند.
کارگردان “پرفوسور بوبوس” متذکر شد: 42 سال از ساخت تئاتر شهر می گذرد. تنها کاری که در طول این سالها انجام شده این است که تئاتر شهر تمرکزش را از دست داده است. بچه های تئاتر بدون هیچ چیز این مکان را نگه داشته اند. حتی اوائل انقلاب بر سر بود و نبود این مکان بحث های بسیاری در گرفت. چرا من که در سن 32 سالگی کارگردان حرفه ای تئاتر بودم و قرارداد فیکس با من بسته می شد الان در سن 56 سالگی باید 20 درصد از فروشم را هم از دست بدهم؟
این هنرمند عرصه تئاتر بیا بیان اینکه ما مجبوریم با این شرایط کار کنیم و پول زور بدهیم، گفت: به نظرم علی مرادخانی باید یک فکر آرتیستیک برای این قضیه بکند. ما یک تئاتر دولتی صرف داریم پس چرا داریم با هنرمندان برخورد خصوصی می کنیم. مدیر دولتی باید یادش باشد که این تاج برای مدت کوتاهی روی سرش است. پس نباید با تصمیم گیری هایش تئاتر را دچار اختلال کند. وقتی می گوییم تئاتر را به سبد خانواده ها می آوریم یک شوخی مطلق است چون نه خانواده ها را می شناسیم نه تئاتر را.
علیرضا خمسه نیز در این باره متذکر شد: این اتفاقات به این دلیل رخ داده که این نیاز که مردم احتیاج به سالن تئاتر دارند احساس نشده است. تئاتر، سینما و مسجد باید هرکدام جای خودشان را داشته باشند. همانطور که مردم نیازمند مکانی برای ادای فرایضشان هستند به مکان هایی برای ارتقای فرهنگ و دیدن فیلم و تئاتر و نقاشی هم نیاز دارند.
این بازیگر سینما و تئاتر در ادامه سخنان خود گفت: بنابراین نباید فقط به یک بخش توجه کرد. مدیران ما به دلیل اینکه نگران پست هایشان هستند، فقط در طول دوران مدیریت خود به یک بخش توجه داشته اند. نظر من این است که یک پیکر سالم همه اندام هایش با هم رشد می کند. من سالهاست که برای بچه های پیش دبستانی و دبستانی کار می کنم چون باورم این است که تئاتر هیچگاه به عنوان یک نیاز ضروری شناخته نمی شود مگر اینکه ابتدا در خانواده ها نهادینه شود. درس تئاتر باید جزء دروس مدارس باشد تا از این طریق به بچه ها آموزش های فرهنگی داده شود.
سپس کیانیان با اشاره به اینکه اجازه فعالیت به برخی هنرمندان که قصد رواج تئاتر خصوصی در ایران را دارند داده نمیشود، گفت: خیلی ها می خواهند در ایران تئاتر خصوصی راه بیندازند ولی اجازه به آنها داده نمی شود. حجت الله ایوبی و علی مرادخانی باید لایحه هایی را در این زمینه به مجلس ارائه دهند تا هنرمندانی که قادرند بتوانند تئاتر خصوصی و سینمای خصوصی راه اندازی کنند.
بازیگر نمایشهای “حرفهایها” و “پرفسور بوبوس” یادآور شد: وقتی هنر در یک کشور رشد می کند که جریان هنری در آنجا باب شود. همه هنرمندان ما در یک جریان هنری خاصی رشد کردند. نمی توان بدون وابستگی به یک جریان تئاتری کار کرد. این جریان ها باید در تعامل و گفتگو با هم باشند. پس مرادخوانی و ایوبی باید تلاش کنند جریان های تئاتری دوباره شکل بگیرد.
این بازیگر با سابقه سینما و تئاتر افزود: در زمانی که پردیس سینما آزادی راه اندازی شده بود خبرنگاری از من پرسید که به نظرم بهترین اتفاق در سینمای آن سال چه بوده است و من گفتم ساخت پردیس آزادی و همچنین گفتم بهترین فرد سینمایی هم محمدباقر قالیباف شهردار تهران است چون برای سینما زحمت زیادی کشیده و مردم را با سینما آشتی داده است. اما متاسفانه این پردیس هایی که ساخته می شوند دولتی هستند. باید امکان فعالیت به بخش خصوصی هم داده شود. امیدوارم این اتفاق در تئاتر ما نیز به همت قالیباف رخ دهد.
پسیانی نیز در این باره گفت: این روزها شنیده ام برخی از اهالی تئاتر از همین حالا اعلام کرده اند که “دایره 10” را جدی نگیرید و آن را نابود کنید. این گروه فعلا فقط اعلام موجودیت کرده است پس چرا قبل از برقراری دیالوگ همه می خواهند گارد بگیرند. ما هنوز یاد نگرفتیم از خوشبختی دیگران خوشحال شویم. تئاتر خصوصی برای شکل گیری احتیاج به حمایت مالی و معنوی دارد. در سالهای 67 و 68 ما تنها گروه تئاتر تجربی فعال در ایران بودیم اما الان در سال 92 وقتی می بینم تا این اندازه گروه های تئاتر دگر اندیش رشد کرده اند و فعال هستند، خوشحال می شوم. بزرگترین کاری که من کردم اجرای کارهایم نبوده بلکه انتقال طرز تفکر یک گروه از نسلی به نسل دیگر بوده است.
کارگردان” ساعت صفر” ادامه داد: در خارج از کشور کسی باور نمی کند که گروه تئاتر بازی بعد از 22 سال فعالیت هنوز مکان دایمی برای اجرا ندارد. مرادخانی و ایوبی هر دو آدم های فعالی هستند و ما امیدواریم که زودتر کارشان را آغاز کنند و به دنبال یک مکان دایمی تئاتر برای ما باشند.
پسیانی درباره استفاده از بازیگران نسل های مختلف در نمایش “عرق خورشید، اشک ماه” که هر کدام با شیوه متفاوتی کار می کنند، گفت: من یکدست بودن بازیگران در تئاتر را قبول ندارم. خوشبختانه ترکیب بازیگران ما خود به خود متنوع است. خوشحالم اگر بتوانم بین این ترکیب نامتجانس ارتباط به وجود بیاورم یا عدم ارتباطشان را به تصویر بکشم. نمایش ما نمایشی طنز نیست و من از آموزه های دیگر علیرضا خمسه در این نمایش بهره بردم. در این نمایش از 18 کودک 8 – 9 ساله استفاده کردیم که همگی از شاگردان رکسانا مهرافزون هستند.
در پایان بحث امیرحسین دوانی مدیر تولید کار گفت: در این نمایش به هیچ وجه با ما برخورد دولتی نمی شود. ما در ابعاد مختلف با تئاتر خصوصی روبرو هستیم البته به جز مرحله نظارت و ارزشیابی. همچنین در این نمایش یکی از بهترین مربیان اسب که در سینما هم فعال است نگهداری از این اسب را بر عهده دارد و این اسب قرار است در طول اجرا یک مراقب نیز داشته باشد.