با آمدن چهرههای جدید به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همه گوش تیز کردند تا از نگاه آنها نسبت به مجموعهی تحت مدیریتشان بیشتر بدانند؛ اما نوع انتخابها و سخنان مطرحشده، پرسشهایی را در میان فعالان حوزهی گردشگری ایجاد کرد. هرچند با گذشت زمان و انتشار دیدگاه افرادی که بیشتر به حوزهی «میراث فرهنگی» نزدیک دانسته میشدند، مشخص شد آنها هم دغدغهی توسعهی گردشگری را دارند، اما شاید نه بهاندازهی شعارهای مدیران قبلی؛ مدیرانی که تقریبا به درک میراث فرهنگی بیتوجه بودند.
به گزارش خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدعلی نجفی حدود دوماه است که کلید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را تحویل گرفته است. او از همان آغاز، با انتصاب دو شخصیت کاملا شناختهشده در حوزهی میراث فرهنگی – مهدی حجت و سیدمحمد بهشتی – و سپس به کار گرفتن «محمدحسین عادلی» – رییس کل اسبق بانک مرکزی – بهعنوان مشاور اقتصادی در این سازمان، توقعها را بالا برد و این انتظار را برای انتخاب گزینههای مناسب برای سه معاونت گردشگری، صنایع دستی و سرمایهگذاری بهوجود آورد.
نجفی حدود 12 روز پیش، تکلیف دو معاونت صنایع دستی و سرمایهگذاری را نیز با انتصاب «بهمن نامور مطلق» – معاون پیشین پژوهشی فرهنگستان هنر – و «سعید شیرکوند» – معاون وزیر اقتصاد در دولت خاتمی – مشخص کرد و حالا نفس را برای انتصاب بعدی در این سازمان، یعنی معاون گردشگری، حبس کرده است.
اما چرا رییس این سازمان برای انتصاب معاون گردشگری، اینقدر تعلل میکند؟ البته او در نخستین روز تحویل گرفتن ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تأکید کرد که «به هیچوجه اهل شتابزدگی نیستم»؛ ولی شاید هم دلیل دست به عصا راه رفتن آقای رییس، چیز دیگری بهجز تأمل و تعمق باشد.
نجفی و مشاورانش و همچنین قائممقام این سازمان، بارها بهشکل تلویحی به این موضوع اشاره کردهاند که هنوز به گزینهی واحدی برای معاونت گردشگری نرسیدهاند.
نجفی حتی بهتازگی در دانشگاه علامه طباطبایی، گفته است: چند مدیری که انتخاب کردهام، از بهترینها هستند؛ اما لازم نیست همهی آنها تخصص مرتبط با حوزهی مدیریتی خود را داشته باشند. معاون گردشگری نیز الزاما نباید رشتهی گردشگری خوانده باشد، اگر مدرک دکتری مدیریت هم داشته باشد، کفایت میکند، چون گردشگری موضوعی فرابخشی و میانبخشی است. معاون گردشگری باید توانایی مدیریتی بالا داشته باشد و از نظر علمی، شاخصهای گردشگری را درک کند.
ظاهرا رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این سخناناش، کدهایی را دربارهی گزینهی احتمالی برای معاونت گردشگری داده، اما همچنان سکوت حاکم است.
از سوی دیگر، شرح رویکردها و تفکرهای مقامات ارشد این سازمان دربارهی گردشگری، نگرانیهایی را در میان فعالان گردشگری کشور، بویژه بخش خصوصی بهوجود آورده که گویی گردشگری را پشت گوش انداختهاند و فعلا دغدغهی سازمان، پرداختن به «میراث فرهنگی» است. موضوعی که قبلا و در چند هفتهی گذشته هم نسبت به آن نگرانیهایی ابراز شد.
سخنان قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که گفته بود: «شنیعترین و سخیفترین نوع مواجه شدن با میراث فرهنگی یک مملکت، داشتن نگاه توریستی به آن است» یا مشاور ارشد رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که هشدار داده بود: «قرار نیست دیگر از میراث فرهنگی، استفادهی ابزاری شود» یا تأکیدهای مکرر رییس این سازمان مبنی بر اینکه نگاه به گردشگری، صرفا فرهنگی خواهد بود، همه در کنار معلق نگه داشتن وضعیت معاون گردشگری، آنقدر نگرانی و بلاتکلیفی ایجاد کرده که به نظر میرسد بخشی از نیروهای بخش خصوصی، مثل چند سال پیش، به لاک خود فرو رفتهاند و برخی هم چشم بهراه گرفتن تصمیم آخر هستند.
اما به واقع، آنچه مقامات ارشد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دربارهی رویکردشان نسبت به گردشگری گفتهاند، در همین چند جمله خلاصه نمیشود و ظواهر امر، گویای زیر پا گذاشتن یا غفلت آنها از حوزهی گردشگری نیست، بلکه نشاندهندهی تغییر الگوی گردشگری است. آنها معتقدند که در طول هشت سال گذشته، تمام انرژی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صرف این شد که گردشگری را تقویت کند؛ ولی هیچ نتیجهای حاصل نشد.
سیدمحمد بهشتی با استناد به نگرش رییس سازمان، الگوی «گردشگری فرهنگی» را برای کشور مناسب دانست و در اینباره گفت: متأسفانه در سالهای بعد از انقلاب، بدون آنکه وارد بحث نظری شده باشیم، الگویی که همواره موافقان و مخالفان توسعهی گردشگری روی آن اتفاق نظر داشتند، «گردشگری فرهنگی» نبوده، البته ممکن است حرف آن را زده باشند، اما عملا «گردشگری فرهنگی» الگو نبوده است.
او معتقد است: درآمدهای اقتصادی «گردشگری فرهنگی» خیلی بیشتر از آن پولی است که یک گردشگر در ایران خرج میکند. درآمدی که از آن، تغییر تصویر ایران در جهان و باز شدن درهایی که براثر وجود تصویر نابجا و نامطلوب بسته شدهاند، تعبیر میشود.
مهدی حجت هم اعتقاد دارد: گردشگری به معنای عمومی، در کشور ما وجود ندارد، چون سفرهای پهن نشده و با وجود آنکه منت گردشگران کشیده میشود تا از کشور ما دیدن کنند، اما باز هم کسی نمیآید و این بهدلیل نبودن بسترهای مناسب است.
با وجود این اعلام ناخرسندی از وضعیت گردشگری کشور و ترسیم خط فکری برای ادامهی راه، اما هنوز تصمیم صریحی برای معاونت گردشگری، گرفته نشده و ظاهرا نجفی، خودش با توجه به اخباری که بهتازگی از این حوزه میدهد، کارها را بهشکل مستقیم پیگیری میکند. هرچند او در اوایل مهرماه و پیش از آغاز هفتهی گردشگری، به رسانهها گفت: معاون گردشگری این سازمان ابقا شده است؛ اما ظواهر امر نشان میدهد، نه حکمی نوشته شده و نه حکمی داده شده و ظاهرا این یک فرصت است تا نجفی گزینههای روی میزش را بررسی کند و معاون گردشگری هم منتظر روزی است که سرانجام تودیع شود. هرچند رییس سازمان بارها گفته است، چهار سال برای حرف زدن، تصمیم گرفتن و اجرا کردن فرصت دارند؛ ولی فرصت برای انتخاب معاون گردشگری، بدون آسیب دیدن این حوزه، بهنظر میرسد روبه پایان است.