به گزارش ایرانگرد نیوز، این رویداد نمایشی که همزمان در 122 شهر مختلف کشور برگزار شد در تهران در زمینی به مساحتی حدود سه هزار متر و با حضور سیصد بازیگر میزبان تعداد زیادی از شهروندان تهرانی و جمعی از مسوولان و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
مجید شفیع زاده کارگردان و مدیر این پروژه نمایشی که برای چهارمین سال پیاپی به مناسب عید سعید غدیر خم برگزار می شود در ابتدای نمایش گفت: بسیاری از افراد طی بیست روز گذشته تلاش بی وقفه و شبانه روزی انجام دادند که بتوانیم طی دو روز این برنامه را تقدیم شما شهروندان عزیز تهرانی کنیم.
وی افزود: ما این برنامه را برگزار کردیم تا از غدیر بیاموزیم کسانی که همراه رسول اکرم (ص) به ظاهر به حج رفتند چگونه حق علی را پایمال کردند. حقی که سند آن شخص حضرت محمد (ص) است. ما غدیر را بازسازی کردیم و برایش وقت و سرمایه گذاشتیم تا غربت امیر المومنین در تاریخ نماند. چرا که معتقدیم آنچه پیامبر در خطبه غدیر ایراد کردند راهگشایی برای بشریت است.
مدیرپروژه بازسازی واقعه غدیر خم در بخش دیگری از صحبتهای خود خاطر نشان کرد: این برنامه 4 سال پیش به دستور سردارد نقدی ابلاغ شد که برای اولین بار در شهر قم کنار مسجد حضرت خضر توانستیم با شکوه هر چه تمام تر این برنامه را برگزار کنیم. از سویی دیگر این پروژه اولین پروژه ای نمایشی عظیم این چنینی در جهان اسلام بود که توسط عده ای از هنرمندان تئاتر بنیان کذاشته شد و در نهایت منجر به این شد که تاکنون با حمایت سازمان راهیان نور و گردشگری بسیج در بیش از 100 شهر به اجرا رفت و باعث شد که همه جهان اسلام از از خطبه غدیر و این واقعه تاریخی بهره ببرند.
براساس این گزارش بعد ازصحبتهای مقدماتی شفیع زاده که علاوه برکارگردانی نقش راوی نمایش را نیز به عهده داشت ، پروژه نمایشی بازسازی غدیر خم با حضور بیش از 500 شهروند تهرانی با حرکت نمادین بخش اول کاروان بازگشته از حج آغاز شد.
شفیع زاده با لحنی حماسی کار نمایش را اینچنین آغازکرد: سلام بر ابوطالب، سلام بر عبدالله، سلام بر عبدالمطلب، سلام بر خدیجه کبری، سلام بر شعب ابی طالب، سلام بر احد، بدر، خندق، سلام بر رسول الله ، سلام بر سلمان و اباذرش.
بعد از این بخش راوی دیگر نمایش که صدای او به صورت پلی بک در مکان اجرا پخش می شد از زبان شتربان حضرت رسول روایت تاریخی حرکت کاروان زائران خانه خدا به همراه پیامبر (ص) و توقف در صحرای جحفه و واقعه غدیر خم را برای مخاطبان بازگو کرد.
درباورم نمی گنجد که این آخرین حج رسول اکرم است
شفیع زاده در حین حرکت یک به یک کاروان ها قطعاتی را به صورت حماسی روایت می کرد: سلام بر غدیر، سلام بر خورشید غدیر، سلام بر آب غدیر، سلام بر منبر رسول الله ، سلام بر یاران علی، درباورم نمی گنجد که این آخرین حج رسول اکرم است. آیا دیگر تو را نخواهم دید؟ باور نمی کنم که در کنار ما نباشی یا رسول الله. ای نجات دهنده بشر، ای صاعقه روشن برای ظلمت و جهالت . ای بت شکن. ای که به دستان تو هبل ها شکسته شد. ای پیامبر آگاهی و آزادی. ای محمد ای نجات دهنده. ای پیامبر مهربانی و اخلاق. سلام ما بر قامتت، براهل بیتت، به صحابه و فرزندانت . بریده باد دستانی که قرآن را آتش زدند، بریده باد دستانی که به خون مسلمانان آعشته است. بریده باد دستانی که فرزندان محمد را در غزه می کشند. لعنت به آنانی که بر حجر بن عدی تاختند …
کاروانی دیگر که بعد از حرکت کاروان اول به سمت صحنه اصلی می آیند نشان گر صحابه دیگر از رسول اکرم هستند که راوی ادامه می دهد: سلام به غدیر. سلام به پاهایی خسته راه سوزان کویر. سلام بر صورت های سوخته از خورشید سوزان صحرای صحفه. سلام بر مهاجرین و انصار. اینان لبیک کنان خانه دوست هستند که می آیند. لبیک یا رسول الله. سلام بر حاجیان واقعی غدیر. حالا این صدای ناله های اوست. صدای مرد حق. مرد بی خدا آن مرد بی همتا علی. همان مردی که باید امیر مومنان باشد از برای جامعه صالح.
کاروان سوم هم از تپه های مجاور صحنه اصلی اجرا به سمت نقطه مرکزی در صحنه هستند که راوی آنها را سران قریش معرفی می کند و می گوید: اینان سران قریش هستند. طلحه، زبیر، عمرخطاب، عثمان و ابوبکر.
بعد از ورود کاروان سوم به صحنه مرکزی اجرا، راوی نگاه تماشاگران را به ارتفاع تپه سوق می دهد و به آنها بشارت می دهد که این کاروان چهارم کاروانی است که حضرت رسول و امیر مومنان در آن حضور دارند. راوی با اشاره به این کاروان که با پرچم های سبز از سایر کاروان ها این اثر نمایشی متمایز هستند، می گوید: سلام بر رسول ، سلام بر علی و فاطمه، سلام بر تو این پیامبر مهربانی، غدیر برای یک تاریخ باقی خواهد ماند. ای سبزپوش جنت مکان. ای رایحه بهشت. ای محمد. ای به معراج رفته. ای محمد امین از چه نگرانی؟ از چه واهمه داری که این ابلاغ خداوند است. نهراس ای محمد .جبرائیل این را به پیامبر ما بگو که تو هرگر نهراس چرا که ما پشتیبان تو هستیم.
غفلت از غدیر یعنی علی تنهاست
راوی ادامه می دهد: غدیر و امیرش، غدیر و نبی اش، سلام بر غدیر. سلام بر بیعت، سلام به دستان علی. سلام برغدیر و به خیمه های محمد و علی، سلام به خیمه های کربلا و آتش. سلام بر روزهای غدیر سلام بر روزهای کربلا، سلام بر این حاجیان. غفلت از غدیر یعنی امامی به بند اسارت است. غفلت از غدیر یعنی حبس و زندان. غفلت از غدیر از یعنی غیبت . غفلت از غدیر یعنی علی تنهاست. غفلت از غدیر یعنی صفین، جمل و نهروان، یعنی کج فهمی، یعنی نفاق، غفلت از غدیر از یعنی فرزند پیامبر را سر بریدن. غفلت از غدیر غفلت از قرآن است. غفلت از غدیر یعنی غفلت از علی است. اینک سادات به خود ببالند که علی و فاطمه می آیند. سادات به غرور احمدی شان بنازند و فخر کنند به قامت علی که امیر خدا می آید.
راوی روایت غدیر را بعد از خطابه اش در حالی که کاروان های نمادین در صحنه اصلی اجرا گرد امده اند، این چنین بازگو می کند: و در آن واپسین زمان رسول اکرم چنین فرمود: هر آنکس که من باشم او را هادی علی بعد از من او را مقتدا باشد. ولی افسوس و هزار افغان اندک مردمی چنین آوای مردانه ای را محو کردند و این لایق دادگر را برای چند سالی ترک گفتند.
کاروان اشراف قریش هم دیگر به صورت کامل خود را به وسط صحنه رسانده اند و در این روایت نمایشی از فرمان رسول اکرم متعجب هستند که چرا به جای توقف در کنار نهرها و درخت های یثرب اینجا برای توقف آن هم برای چند روز انتخاب شده است؟ و این چنین است که روایت کاملی از واقعه غدیر خم و انتخاب حضرت علی (ع) به عنوان جانشین و وصی حضرت رسول (ص) و مخالفت های افرادی نظیرحارث بن فهری و نازل شدن بلای آسمانی بر او بعد از اعلام مخالفت درباره بیعت با حضرت علی(ع) برای تماشاگران از سوی راوی نمایش بازگو می شود.
اجرای خطبه تاریخی حضرت محمد (ص) در واقعه غدیر خم و بیعت چند روزه افراد حاضر در کاروان های مستفر در منطقه غدیر خم از بخش های دیگر این اجرای نمایشی سه ساعته بود.
شیعه ام اما از غدیر چه می دانم
راوی نمایش در اثنای اجرای این روایت های نمایشی که با حضور بیش از 300 هنرمند و هنرور در منطقه لشگرک تهران برگزار شد قطعه های نمایشی خود را این چنین به پایان برد: امروز یک روز بزرگ برای اسلام است.آیا ظهور مهدی فاطمه را خواهیم دید؟ در باورم نمی گنجد که این اخرین حج است. در باورم نمی گنجد غدیر به خانه ای در آتش باشد که بغض های کینه توزان خانه آن را بعدا به اتش بکشند. این امت را سر ببرند. درباورم نمی گنجد سیلی به مادرم بزنند. درباورم نمی گنجد که باید روزها گریه کنم که علی تنهاست. درباورم نمی گنجد که پهلوی مادرم را بشکنند و پدر نظاره گر آن باشد. درباورم نمی گنجد دیگر تو را نخواهم دید . در باورم نمی گنجد حسنم، حسینم، زیبنم در آتش و خیمه ها باشند. در باورم نمی گنجد که همزمان توطئه ای و ثقیفه ای است و برای غارت قدرت با اهل بیت چه می کنند. در باورم نمی گنجد اینجا کجاست؟ شیعه ام اما از غدیر چه می دانم ؟ اما باید باور کنم تو حامل پیامی هستی به بلندای تاریخ که آسمان آن در حال شکفتن است.
راوی گفت: امروز پیغمبر مسرور است، امروز علی هم شاد است. امروز یاران محمد همه مسرورند از انتخاب علی. امروز روز علی است. و این نماز آخر پیامبر در غدیر خم و صحرای جحفه است و تو ای حسین که ما به پیشواز محرمت می آییم . می دانیم این راه پر از خون است. که باید برای اعتلای غدیر و فرهنگ تلاش کنیم. این غدیر غدیر محمد است واین شادی شادی همه سادات بنی فاطمه است.