ایرانگرد نیوز: در قسمت اول نشست روند تولید فیلمهای اول در کشور با حضور غلامرضا گمرکی تهیهکننده سینما، نادر طریقت کارگردان و یاور تورنگ تدوینگر درباره حمایتهای دولتی و خصوصی از تولید فیلم های اول، مشکلات کارگردانان فیلم اول در انتخاب تهیهکننده و جلب رضایت سرمایه گذار برای ساخت فیلم های اول صحبت شد.
همچنین در بخش اول این نشست به علاقه و تلاش کارگردانان فیلم اول برای حضور و ماندگاری در عرصه سینما اشاره شد؛ اینکه این گروه از کارگردانان معمولا 50 درصد بودجه را برای ساخت فیلم در اختیار تهیه کننده گذاشته و تمام مسئولیت های بخش دولتی برای حمایت از فیلم های اول را خود بردوش می کشند.
اما در بخش دوم و پایانی این نشست درباره وضعیت اکران فیلم های اول در کشور، تبدیل سینمای بخش خصوصی به بخش دولتی به خاطر سفارشی شدن فیلمها بحث شد. همچنین این حاضران در نشست معتقد هستند که بودجه های هنگفتی که برای تولید فیلم های دولتی درنظر گرفته می شود، سبب شده تا دستمزد بازیگران به صورت نجومی بالا برود و شرایطی پیش آید تا تهیه کننده بخش خصوصی و یا کارگردان فیلم اول قدرت انتخاب این بازیگران برای فیلم های خود را نداشته باشد.
این افراد بر این باورند که دولت نه تنها از سینمای بخش خصوصی حمایت مالی نمی کند بلکه در بحث حمایت معنوی به خصوص در جشنواره های سینمایی، باز هم به فیلم های تولید دولتی اهمیت می دهد چراکه برای ساخت این فیلم های دولتی بودجه بیشتری هزینه شده است. همچنین یاور تورنگ از جمله تدوینگرانی که معمولا کار با فیلمسازان اول را قبول می کند، معتقد است که برای تدوین آثار فیلمسازان اول باید زمان و دقت بیشتری را صرف کرد زیرا این کارگردانان به دلیل کمتجربگی جسارت گرفتن تصاویر زیاد را نداشته و معمولا در هنگام تدوین با کمبود تصویر مواجه می شویم.
با ادامه این نشست همراه میشوید:
*آقای گمرکی شما به عنوان یک تهیهکننده فکر میکنید که فیلمهای اول باید توسط بخش دولتی حمایت شود یا بخش خصوصی؟
گمرکی: زمانی که دولت در بخش های مختلفی مانند ترافیک، سلامت، تغذیه و … مردم جامعه را حمایت می کند چرا در تولید آثار فرهنگی و هنری کمتر ورود پیدا میکند؟ زمانی که از فرهنگ و هنر صحبت میشود یعنی از همه مردم جامعه صحبت می شود. چطور زمانی که یک فیلم در جشنواره خارجی جایزه می گیرد، دولت به سینما می بالد اما به فیلمساز مورد نظر توجهی نمیکند. اگر قرار است که دولت از فیلم های اول حمایت نکند انجمن سینمای جوان و یا مرکز سینمای مستند و تجربی را نیز تعطیل کند و اجازه دهد علاقه مندان به سینما از طریق پروسه دانشگاه ها و یا موسسات آموزشی به سینما ورود پیدا کنند.
زمانی که دولت این دو نهاد را برای تولید فیلم اول تاسیس می کند، چطور این دو نهاد در زمینه حمایت از فیلمسازان ورود پیدا نکرده و یا گزیده عمل می کنند. مسئله این جاست که نه تنها از نظر مالی حمایت چندانی از فیلم های بخش خصوصی در سینما نمی شود بلکه از نظر معنوی در جشنواره های داخلی نیز چندان حمایت نمی شوند، به عنوان مثال اگر دو فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم فجر در لیست انتخاب بهترین فیلم اول باشد، آن فیلم را که توسط بخش دولتی ساخته شده است، انتخاب می کنند چراکه به عنوان مثال 5 میلیارد برای فیلم دولتی هزینه شده و برای فیلم بخش خصوصی تنها 400 میلیون تومان هزینه شده است.
دولت به دنبال مطرح کردن فیلم میلیاردی خود است و علاقه ای به شناساندن فیلم بخش خصوصی ندارد. این همان مشکلی بود که من سر فیلم “روز روشن” در جشنواره فیلم فجر داشتم. برای این فیلم کاندیدای 3 جایزه شدم اما در نهایت به فیلم “استرداد” جایزه دادند، همین مشکل برای فیلم “این زن حرف نمی زند” نیز پیش آمد.
این مسئله نشان می دهد که در انتخاب و حمایت از فیلم ها ماجرایی وجود دارد و باز هم تاکید می کنم که برای موفقیت در سینما باید رابطه داشته باشید در غیر این صورت نمی توان چندان موفق بود. در حال حاضر سینمای ورشکسته ایران به دلیل همین مشکلات رو به نابودی است و برای حل این مشکل مدیران جدید سینمایی لازم است به درد دل همه سینماگران گوش کرده و تنها به صحبت های عده ای خاص از سینماگران توجه نکنند و رابطه خود را با بدنه سینما گسترش دهند تا بدانند در سینمای ایران چه می گذرد.
سینمای ما سینمایی است که تمایلی به پرداختن به آن وجود ندارد، اگر همان قدر که به تلویزیون اهمیت می دادند به سینما نیز اهمیت می دادند شرایط بهتری برای سینمای ایران فراهم می شد. سینمای ایران نیازمند تبلیغ است به خصوص فیلم هایی که کارگردانان آن ها شناخته شده نیستند. اگر تلویزیون در بحث تبلیغات از سینما حمایت کند، بسیاری از مشکلات سینمای ایران حل خواهد شد. دولت به راحتی می تواند مشکلات سینما را حل کند اما شرایطی وجود دارد که اجازه این کار را به دولت نمی دهد.
*تهیه و تولید فیلم اول از ابتدا با چنین مشکلاتی مواجه بود؟
طریقت: زمان حضور آفریده در انجمن سینمای جوان، فیلم سفارشی وجود نداشت. هرچند در ابتدای فعالیت خود مجبور به حمایت از کارگردانانی مانند مسعود ده نمکی شد اما در طول فعالیت خود هیچگاه فیلم سفارشی به فیلمساز نمی داد بلکه تنها به عنوان مشاور با فیلمسازان همکاری می کرد. بعد از دوره مدیریت آفریده سینمای جوان ما تبدیل به سینمای دولتی شد.
در حال حاضر همه ما فیلمساز دولتی هستیم و هیچ کس را نمی توان به عنوان سینماگر غیر دولتی دانست. به همین دلیل در سینمای ایران چیزی به عنوان سینمای غیر دولتی وجود ندارد. زمانی به فیلمساز فیلم اولی دیکته نمی شد که چه فیلمی بسازد، اما امروز همه چیز سفارشی شده است. نباید فراموش کرد که سینما و فرهنگ انسان ساز است و اگر از آن حمایت نشود تا 5 سال آینده چیزی به عنوان سینما وجود نخواهد داشت. سینمای ما امروز نیازمند هزینه است، زمانی که برای سینما هزینه شود، تفکرات نو وارد سینما شده و سینمای ایران برنده خواهد شد. خیلی از فیلمسازان قدیمی ما افتخارات و الگوهای بزرگ سینمای ایران هستند، اما خلاقیت آنها در عرصه سینما کم شده است. ما نیازمند نگاه جدید در سینما هستیم و سینماگران جوان و خوشفکر وارد عرصه سینما شوند.
گمرکی: در تایید صحبت طریقت در زمینه فیلمساز دولتی یک مثال می زنم. در سال 1346 که به عنوان خبرنگار وارد عرصه مطبوعات شدم و در نشریاتی چون “ستاره سینما”، “فیلم و هنر”، “صبح امروز” و .. کار می کردم، به خاطر دارم که در هنگام تهیه یک فیلم سینمایی مدیر دفتر پخشی با نام گنجی زاده، فیلمنامه ای را می خرید و آن را به بازیگران بزرگ آن زمان پیشنهاد می داد و زمانی که این بازیگران برای حضور در فیلم موافقت می کردند، گنجی زاده بلافاصله به سینماهای شهرستان زنگ می زد و خط داستانی فیلمنامه را با بازیگران حاضر در فیلم تعریف می کرد و به رئیس سینما می گفت چقدر می دهید که بعد از ساخت، اولین اکران فیلم برای آن شهر باشد، بعد سینمادار مبلغی را پرداخت کرده و این پرداخت ها توسط چندین شهر انجام می شد تا بودجه لازم برای ساخت فیلم تامین شود، که البته سهم هر سینمادار 10 هزار تومان بود و فیلم با پول سینمادار تولید می شد و بعد از تولید فیلم در سراسر کشور توزیع می شد. این فیلم ها معمولا از فروش خوبی برخوردار بوده و سرمایه به سرعت بازمیگشت اما دیگر چنین اتفاقی در سینمای ما رخ نمیدهد.
سینمای ایران امروز تهیهکننده بخش خصوصی که از بودجه خود پول برای ساخت فیلم هزینه کند، ندارد و به همین دلیل همه فیلمسازان ما دولتی هستند. اما چطور می شود دولت همیشه به برخی از سینماگران برای ساخت فیلم کمک می کند، اما به تعدادی از سینماگران هیچ گاه کمک نمی کند؟ چرا دولت باید برای تربیت کارگردانان سرمایه گذاری کند، اما بعد از پایان آموزش ها کارگردان جوان را به حال خود رها کند؟
*آقای تورنگ شما به عنوان یک تدوینگر تجربه متفاوتی را با فیلمسازان فیلم اولی دارید، تفاوت کار با فیلمساز با تجربه و فیلم اولی چیست؟
تورنگ: من بیشتر فیلمهای کارگردانان اول را تدوین کرده ام و تجربه کار با این فیلمسازان نشان می دهد که درصد آزمون و خطا در این دوستان بیشتر از کارگردانان با تجربه است. در شرایط همکاری با فیلمسازان اول، یک تدوینگر باید حساسیت بیشتری را نسبت به دیگر کارگردانان داشته باشد زیرا به دلیل کار اول معمولا دکوپاژها با مشکل همراه است و گاه به دلیل آن که فیلمساز جوان جسارت گرفتن تصاویر زیاد را ندارد و در چنین شرایطی تدوینگر باید به تمام این مسائل توجه کند. البته من به عنوان تدوینگر معمولا با کارگردان تعامل کرده و از نظرات کارگردان و تهیه کننده برای تدوین فیلم استفاده می کنم. زمانی که کارگردان به تدوینگر اعتماد کند، از تجربیات تدوینگر برای ساختار مناسب فیلم استفاده می کند.
کار با کارگردان اول بسیار سخت است، چراکه باید اعتماد کارگردان را جلب کنیم تا باور کند که برای بهتر شدن تدوین فیلم حکم نمیکنیم بلکه پیشنهاد می دهیم. به عنوان مثال معمولا در فیلمهای اول با کمبود تصویر مواجه شده و با توجه به اینکه کارگردان معمولا شرایطی برای گرفتن آن تصاویر ندارد، با همفکری هم تلاش می کنیم آنچه را که فیلم نیاز دارد به آن اضافه کنیم.
طریقت: خوشبختانه فیلمسازان اول در این دوره بسیار خوشفکر شدهاند و آثاری را تولید می کنند که چه از لحاظ داستان و چه از لحاظ ساختار آثار بسیار قابل قبولی هستند و این آثار را می توان به راحتی با آثار اول فیلمسازان بزرگ سینمای ایران مقایسه کرد.
* با توجه به اینکه در حال حاضر ساخت فیلم اول در سینمای ایران به دو شاخه فیلم اول با حمایت بخش خصوصی که تعداد اندکی را شامل می شود و فیلم اول با حمایت بخش دولتی تبدیل شده است، فکر می کنید در آینده نزدیک کدام یک از دو شاخه دولتی و یا خصوصی موفق تر خواهد بود؟
گمرکی: این مسئله مانند شب و روز است. همیشه معتقدم که انسان وارسته انسانی است که کلامی صادقانه داشته باشد. صداقت مانند یک خورشید است ممکن است که گاهی زیر ابر برود اما هیچگاه از بین نمی رود. مردم ایران انسانهای صادقی هستند به همین دلیل در آینده نیز صداقت برنده است. همین مسئله سبب می شود که با نمایش صداقت در فیلمهایی مانند “روز روشن” که توسط بخش خصوصی و با نگاهی جدید ساخته شده است، ماندگاری کار تضمین شود.
“روز روشن” فیلمنامه ای دارد که مشکلات آن از درون جامعه خارج می شود و چیزی را نمی خواهد تبلیغ کند بلکه می خواهد مسائلی را از دل دولت بیرون کشیده و آن را به رخ دولتمردان بکشاند. اما فیلمی مانند “استرداد” یک فیلم کاملا تبلیغاتی است، مسئله این است که مخاطب آنقدر نسبت به سینما آگاهی دارد که تفاوت بین تبلیغ و صداقت را درک کند. به همین دلیل سینمای مستقل که توسط بخش خصوصی ساخته می شود و جنبه تبلیغاتی ندارد ماندگارتر خواهد بود.
*یکی از جذابیت های یک فیلم سینمایی، حضور بازیگران سرشناس در آن است، به خصوص زمانی که کارگردان فیلم سینمایی شناخته شده نیست. کارگردانان و تهیهکنندگان فیلم اول در خصوص انتخاب بازیگر تا چه اندازه با مشکل مواجه می شوند؟
گمرکی: یکی دیگر از مسائل مهمی که در زمینه تولید فیلم های سینمایی و به خصوص فیلم اول وجود دارد، حضور بازیگران مطرح در این فیلم ها است. بازیگر ویترین هر فیلم است اما متاسفانه دستمزد این بازیگران آن قدر بالا است که غالبا کارگردانان فیلم اولی توانایی پرداخت دستمزد آنها را ندارند. یک فیلم تشکیل می شود از یک کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامه که البته عوامل جلوی دوربین را کنار می گذارم. یک تهیه کننده از همان لحظه که فیلمنامه بدستش می رسد تا پایان فیلم در تمام مراحل درگیر آن کار است و ممکن است این زمان بین یک تا یک سال و نیم به طول بیانجامد، همین تهیه کننده برای تمام زمانی که برای ساخت یک فیلم می گذارد، تنها 5 تا 10 درصد از کل فروش را دریافت می کند که در نهایت 20 میلیون تومان برای یک سال دستمزد تهیه کننده می شود. یا حتی یک مونتور به جای دستمزد 10 میلیون تومان، 5 میلیون تومان دستمزد میگیرد اما در چنین شرایطی دستمزد بازیگران آنقدر زیاد است که قابل مقایسه با دستمزد هیچکدام از عوامل فیلم نیست.
کافی است به یک بازیگر بگوییم که دستمزد او را در 5 قسط پرداخت خواهیم کرد، بازیگر تنها حرفی که می زند این است که بعدا با شما تماس می گیرم، اما دیگر خبری از او نمی شود. چرا باید به یک بازیگر برای 20 روز فیلمبرداری 100 میلیون تومان دستمزد بدهم، درحالی که دستمزد کل عوامل پشت صحنه 200 میلیون تومان نمی شود. برای ساخت یک فیلم سینمایی اگر دستمزد بازیگر را فاکتور بگریم، به راحتی می توان برآورد هزینه ساخت یک فیلم سینمایی را اعلام کنیم، اما معمولا برای تعیین دستمزد بازیگر، تهیهکننده با مشکل مواجه شده و گاه مجبور به تعویق ساخت آن فیلم می شود.
* بازیگران درجه یک سینما چگونه راضی به حضور در فیلمهای اول میشوند؟ آیا این حضور به دلیل دستمزدهای بالا است یا فیلمنامه خوب؟
گمرکی: گاهی یک کارگردان بودجهای برای فیلم خود در نظر گرفته که به راحتی می تواند هر بازیگری را برای فیلم خود انتخاب کند. یک بازیگر در طول سال 3 فیلم بازی می کند، به طور میانگین یک سوپر استار در طول سال نزدیک به 450 میلیون تومان درآمد دارد، در چنین شرایطی بازیگر هر زمان که بخواهد فیلم بازی می کند و هر زمان هم که نخواهد بازی در هیچ فیلمی را قبول نمیکند، به همین دلیل سعی میکند دستمزدهای بالا را برای حضور در فیلم از تهیهکننده دریافت کند.
حضور برخی بازیگران در یک فیلم بستگی به این دارد که چقدر به دستمزد خود نیازمند دارند، اگر نیازمند باشند دیگر به کارگردان، فیلمنامه و یا تهیه کننده کاری ندارند بلکه تنها به دستمزد خود فکر میکنند، نیاز هم که نداشته باشند ممکن است 2 سال بی کار مانده و به دنبال یک فیلمنامه خوب باشند تا فیلم بازی کنند.
پانته آ بهرام و یا مهران احمدی به دلیل علاقه آنها به فیلمنامه “روز روشن” هیچ بحثی درباره دستمزد با ما نداشته و بلافاصله اعلام کردند که تمایل به حضور در فیلم دارند.
طریقت: زمانی حضور بازیگران ستاره در فیلمها باعث فروش بالای فیلم میشد و همین مسئله سبب شد تا این بازیگران دستمزدهای خود را بالا ببرند اما امروز به جایی رسیده ایم که حضور سوپراستارهای گیشهای نیز چندان به فروش فیلمها کمک نمیکند، با این حال این بازیگران همچنان دستمزد خود را بالا می برند. متاسفانه هیچ قانونی برای تعیین دستمزد بازیگر وجود ندارد. البته برخی از تهیه کنندگان دستمزد بازیگران را هر مبلغی که باشد پرداخت می کنند و این مسئله سبب شده تا بازیگران در زمینه دستمزد انتظارات غیرواقعی داشته باشند. البته اکثر این تهیهکنندگان از بودجه دولتی برای پرداخت هزینه دستمزدها استفاده می کنند. ایجاد چنین تفکراتی در بازیگران سبب می شود تا بازیگر سال ها از عرصه سینما فاصله بگیرد و در نهایت کنار گذاشته می شود، اگر بازیگران از توهم پولهای دولتی خارج شوند نه تنها همیشه در سینما خواهند بود بلکه فراموش هم نخواهند شد.
گمرکی: متاسفانه بخش دولتی در سینما صدمه شدیدی به بخش خصوصی زده است، به عنوان مثال یکی از بازیگران فیلم اخیری که توسط بنیاد فارابی در حال ساخت است، ماهی 150 میلیون تومان دستمزد گرفته است. بعد از پایان بازی در این فیلم، یکی از دوستان ما پیشنهاد بازی در یک فیلم را به او داد و این بازیگر 350 میلیون تومان هزینه برای بازی در فیلم درخواست کرده بود که کارگردان و تهیه کننده پرداخت چنین دستمزدی را قبول نکرده بودند.
این مسئله را قبول دارم که هر سوپراستار یک تاریخ مصرف دارد و به اندازه زحمات خود پول می گیرد، اما نباید فراموش کند که در شرایط فعلی سینما، دریافت چنین دستمزدهایی که معمولا از فروش فیلم بیشتر است، اشتباه است. اگر بازیگران به دنبال سود بیشتر هستند، چرا در ساخت فیلم با تهیه کننده شریک نمی شوند؟ این طور که بیشتر به نفع بازیگر است. چرا که در سود فروش فیلم نیز با تهیه کننده شریک خواهد بود. در خصوص فیلم های فرهنگی نیز باید بگویم، تهیه کننده معمولا به دنبال بازیگران فرهنگی رفته و در این زمینه کمتر دچار مشکل می شود.
* برای جمعبندی بحث می توانیم به مشکلات اکران فیلمهای اول هم بپردازیم.
گمرکی: اکران فیلم مهمترین و آخرین بخش روند تولید و نمایش یک فیلم سینمایی است، اما متاسفانه این مسئله برای فیلم های اول همیشه مشکلساز بوده است.
اکثر سینماداران معتقد هستند که نمایش فیلم های اول با ریسک همراه بوده و در چنین شرایطی باید تهیه کننده و کارگردان روابط قابل توجهی با سینمادار و یا بخش های مختلف سینمایی داشته باشد تا فیلم او در سینما به نمایش درآید. سینماداران برای اکران فیلم ها مشکلات بسیاری را ایجاد می کنند، چه برسد به اینکه فیلم جزو فیلم های اول کارگردان هم باشد. معمولا 50 درصد از فروش گیشه به سینمادار و 50 درصد به تهیه کننده داده می شود، این در حالی است که تهیه کننده مجبور است از این 50 درصد، 10 درصد را به پخشکننده بدهد و 5 درصد از آن را نیز صرف هزینههای جانبی کند، این به آن معنا است که برای تهیه کننده تنها 35 درصد باقی می ماند.
فیلم سینمایی “روز روشن” قرار بود برای اکران عید نوروز نمایش داده شود اما به دلیل آن که سینماداران به دنبال نمایش فیلمهای بازاری هستند، نمایش این فیلم در سینماها به تعویق افتاد. در حال حاضر برای این فیلم سینمایی نمایش آبان ماه را برای “روز روشن” در نظر گرفته اند، این در حالی است که زمان نمایش این فیلم درست در محرم و صفر خواهد بود و فیلم کاملا می سوزد. حسین شهابی به عنوان کارگردان و تهیه کننده بخش خصوصی چه گناهی کرده که اکران فیلم او فصل به فصل عقب می افتد، آن هم به این دلیل که سینمادار معتقد است ممکن است این فیلم فروش خوبی نداشته باشد. اکران یک فیلم، یک هندوانه دربسته است و تا زمانی که اکران نشود نمیتوان گفت یک فیلم فروش خوبی خواهد داشت یا خیر.