در ادامه برنامه مهمانان سخنان خود را درباره موضوع برنامه مطرح کردند. مسعود جعفری جوزانی با بیان این مطلب که «سینما پوستر یک ملت است و شخصیت ملی مردم یک کشور را هم به خود و هم دیگران نشان می دهد» تاکید کرد: وقتی فیلمی ساخته می شود فیلم ساز نباید به این فکر کند که فیلم را برای فستیوال های خارجی می سازد. طبیعتا این طرز فکر اشتباه است و برخلاف ورزش، سینما اینگونه نیست که برای خارج از کشور تولید شود. اما حضور یک فیلم در جشنواره های خارج از کشور امر مهمی است و جلوگیری از آن غلط است.
وی در ادامه افزود: سینما یک صنعت و تولید جمعی است که باید بر اساس سلیقه مردم ساخته شود و با مردم داد و ستد کند.اینکه بخواهیم سینما را در چهارچوب خانه خودمان نگه داریم و به کسی ندهیم ممکن است بازار را از دست بدهیم.
جوزانی اذعان کرد: خیلی مهم است که فیلمی در داخل مورد استقبال قرار گیرد و در خارج از کشور نیز مورد استقبال قرار گیرد. لزوما حضور دریک جشنواره خارجی فضلیت نیست اما می تواند صنعت سینمای ایران را به مخاطبان دیگر معرفی کند.
ابوالحسن داوودی: همه جشنواره ها قابل دسته بندی در یک بسته نیستند
ابوالحسن داوودی فیلم ساز دیگری بود که در این برنامه به اظهار نظر پرداخت. وی با اشاره به سخنان جوزانی گفت: فکر می کنم اگر قرار است بحثی را در سینمای ایران به عنوان ضرورت مطرح کنیم بحث های مهم تری وجود دارد. ماهیت و شرایط امروز سینمای ایران مباحث مهم تری است اما دوره های مختلفی از حضور در جشنواره ها بوده و در این دوره ها تاثیرهای مختلفی به وجود آمده است اما رفتارهای غلط سبب شد این سفیر فرهنگی ارزان قیمت دچار انفعال و سرخوردگی شود اما واقعیت این است که ما از این ابزار اگر استفاده نکنیم یک ابزار مهم و ارزان را برای معرفی خود به دنیا از دست داده ایم.
داوودی اضافه کرد: جشنواره ها یک قالب هدایت شده با مسیر مشخص نیستند که بخواهیم همه را در یک لفافه خاص قرار دهیم. فیلم خوب و بد وجود دارد و فیلم خوبی که برای مردم ساخته شده امکان حضور در جشنواره ها را دارد.
منوچهر شاهسواری سینماگر دیگری بود که پشت تریبون رفت. وی با انتقاد از سوال برنامه گفت: ما نباید منتظر بمانیم تا فیلم هایی مانند سیصد و آرگو ساخته شود و بعد خودمان به آنها دشنام دهیم که چرا اجازه نمی دهید ما بسازیم.
این تهیه کننده تاکید کرد: سینمای ایران در عین آرمان گرایی با مجموعه ای از واقعیت ها مواجهه است که کاش به آنها می پرداختیم. این واقعیت ها اجازه نمی دهد سینمای ایران در صحنه جهانی حضور موثر و جدی داشته باشد.
پرویز شیخ طادی: جشنواره های خارجی مضامین نامناسب را می پسندند
کارگردان فیلم «روزهای زندگی» با طرح این سوال که سینمای ملی و بومی ما کجا قرار دارد و آیا اندکی از جشنواره های خاص به سینمای ایران خط نداده اند؟ به ذکر مثالی پرداخت و گفت: تمام فیلم ها و آثار ما فاقد قهرمان شده است. آیا سینمای ضد قهرمان و قصه جذابیت دارد؟ ما نیازمند رقابت با جهان هستیم و برای رقابت نیازمند حضور هستیم اما به چه قیمت؟
وی در ادامه تصریح کرد: سرخوردگی، انفعال، ناامیدی، رخوت، عاری از ارزش های الهی، افتاده در جریان باد، فراری از مبارزه و… مضامینی است که سینمای جشنواره ای می پسندد.
شیخ طادی سپس به انتقاد از فضای دوگانه جشنواره های خارجی و علاقه آنها به طرح مضامین انتقادی درباره کشورهای جهان سوم پرداخت که سخنان وی با تشویق حاضران در استدیو مواجه شد.
اکبر نبوی نیز در سخنانی اذعان کرد: باید متوجه باشیم که سینما با ادبیات تفاوت دارد و اگر ویژگی های این هنر را در نظر بگیریم، می توان از این مناظره و نشست ثمره خوبی مطرح کرد.
وی در پاسخ به این سوال که حضور ایران در جشنواره ها به نفع فرهنگ ایران بوده یا نه گفت: بدون تردید این حضور به نفع ما بوده است.
در برنامه دیدگاه های مسعود فراستی، بزرگمهر رفیعا، حجت الله ایوبی، عباس کیارستمی و… درخصوص سینمای جشنواره ای مطرح شد.
سینماگران ایرانی بدبخت و منفعل نیستند
منوچهر شاهسواری در ادامه برنامه درخصوص سخنان پخش شده گفت: به نظرم سخنان مطرح شده در این بخش، هم مخالفان و هم موافقان خود را دارد. اما اینکه مرتب بگوییم جشنواره ها ما را تحقیر می کنند چه ثمره ای دارد؟ به برخی از موفقیت های جهانی فیلم های ایرانی در جشنواره های مختلف و از جمله فیلم های صدا و سیما اشاره کرد و گفت: اولین فیلم جدی بعد از انقلاب که در جشنواره ها جایزه گرفته است فیلم دونده است. در این فیلم چه تحقیری وجود دارد؟ داستان این فیلم درباره پسری است که بر سر اهداف خود ایستادگی می کند. موافقت درون این فیلم، انعکاسی هنرمندانه از زندگی یک نوجوان است. فیلم های جعفری جوزانی همچون: جاده های سرد و شیر سنگی نیز در جشنواره ها جایزه گرفته اند که به عنوان فیلم هایی از سینمای ملی قابل دفاع هستند. البته ممکن است چند مصداق منفی هم وجو داشته باشد اما عقل کامل و انصاف می گوید: خوبی های یکدیگر را ببینیم و سپس قضاوت کنیم.
شیخ طادی در توضیح سخنان شاهسواری گفت: مثال های شاهسواری قهرمان و داستان کلاسیک دارند. این فیلم ها مردم پسند هستند و تمام مردم دنیا آنها را دوست دارند اما جشنواره ها این فیلم ها را دوست ندارند.
شیخ طادی درباره فیلم جدایی نادر از سیمین گفت: برخی فیلم ها یک عکاسی از جامعه است و ساختار پیچیده ای ندارد.
شیخ طادی در ادامه با مقایسه سینمای اروپا و هالیوود، به قهرمان پردازی سینمای هالیوود اشاره کرد و گفت: جشنواره های خارجی باعث شده تا سینمای ما به یک سینمای خنثی و پُر از درد تبدیل شده است.
شاهسواری با تایید صحبت های شیخ طادی درخصوص خنثی بودن سینما گفت: دلیل این مساله جشنواره ها نیستند.
داوودی در ادامه با متهم کردن شیخ طادی به نظریه توهم توطئه از وی خواست تا مثالی درخصوص سینمای مطلوب بزند. داوودی با تاکید بر سیاسی بودن برخی جشنواره ها اذعان کرد: سینماگران اینقدر منفعل و بدبخت نیستند که هرچیزی به آنها دیکته شود. البته مخالف سیاه نمایی برخی فیلم ها نیستم اما سهم عمده ای از نمایش چهره مثبت ایران، در فیلم های سینمایی رخ داده است.
س از اذان مغرب بحث میهمانان برنامه مناظره ادامه یافت و نتیجه نظرسنجی برنامه خوانده شد که طی آن 70 درصد مخاطبان به سوال اول برنامه نظر داده بودند.
مسعود جعفری جوزانی با طرح این نکته که «هر تفکری دشمن دارد» گفت: افرادی که در سال های اولیه انقلاب تلاش می کردند جلوی جشنواره های داخلی را بگیرند و آنها را لهو و لعب می دانستند امروز در خارج از کشور نشسته اند و ما را به جرم همکاری با جمهوری اسلامی متهم می کنند. حالا این افراد که نوکر اجنبی شده اند برای برخی فیلم ها لابی می کنند.
وی با تاکید بر لزوم حاکمیت عقلانیت گفت: نمی دانیم باید به سلیقه مدیران اداره ممیزی باید فیلم بسازیم یا مردم؟ گاهی برخی فیلم های فاقد ارزش توسط دولت تولید می شوند. البته این هم نیست که هرکس که فیلمی ساخت و جایزه گرفت آدم وطن فروشی است.
اکبر نبوی در ادامه مباحث جوزانی، با تاکید بر اینکه «سینما یک پدیده اجتماعی است» گفت: وقتی تحلیل جامع نداریم، مباحث بسیار کلی می شود. البته ارزش گذاری نمی کنم که این مساله خوب است یا نه.
او با ذکر مثالی گفت: جشنواره کن که به اعتقاد من سیاسی ترین جشنواره سینمایی است تا چند سال پیش تمام بودجه اش را شرکت میراژ می داد اما جشنواره لوکارنو شکل دیگری است.
نبوی با اشاره به شانتاژ و جو سازی های صورت گرفته درخصوص سینما و تفاوت آن با واقعیت های جامعه گفت: یک زمانی آنقدر جو سنگینی ساختند که سینمای ما به سمت آثاری از جنس تارکوفسکی و پاراجانوف رفت. تقریبا آماری که ما داریم نشان می دهد که سینمای ایران از نقطه شروع تا سال 92 حدود 27 هزار حضور بین المللی داشته است که حدود 26 هزار حضور بعد از انقلاب بوده است. 2700 جایزه بین المللی هم که بخش قابل توجهی از آن به فیلم های کوتاه و مستند اختصاص یافته، در این سال ها دریافت شده که 2600 جایزه بعد از انقلاب بوده است. همچنین حدود 600 داور در طول این سال ها از ایران به جشنواره های خارجی دعوت شده اند که حدود 580 داور بعد از انقلاب بوده است.
این روزنامه نگار و منتقد سینمایی در ادامه با نام بردن از فیلم های خانه دوست کجاست، بچه های آسمان و جدایی نادر از سیمین به عنوان فیلم هایی که بیشترین جایزه گرفته اند؛ از نگاه مطلق انگارانه حاکم بر این عرصه انتقاد کرد و گفت: برخی فیلم ها مانند دایره و آثاری از جنس این فیلم، مبنایش فیلمی عزت مندانه درباره ایران نبوده است. البته ممکن است او غفلت کرده باشد اما نباید به واسطه یک فیلم، به سَر همه فیلم ها چوب زد.
نبوی در پایان تاکید کرد: بدون تردید حضور سینمای ایران در برخی جشنواره ها از حضور وزارت خارجه موثر بوده و بدون تردید برخی آثار باعث تخریب چهره ایران شده است.
شیخ طادی در ادامه این مباحث گفت: باید میان افتخار و توهم افتخار تمایز قائل شد. باید هوشمندانه رفتار جشنواره های خارجی را رصد کنیم و بدانیم کدام جشنواره با نیت خیر و صادقانه و داوری درست عمل می کنند. ما می توانیم فیلم خوبی مانند یک حبه قند هم داشته باشیم که فیلم سالمی است. دو سال پیش 170 فیلم از کشورهای خارجی به جشنواره فیلم فجر آمد. برای همه ما جالب بود که همه چیز این فیلم ها شبیه هم شده است. فیلم های آنها هم شبیه ما بود و 95 درصد فیلم ها به گونه ای بود که امکان نداشت مخاطب برای خریدش پول بدهد. من اهل شعار نیستم.
در بخش سوم برنامه، مناظره با حضور پرویز شیخ طادی و موچهر شاهسواری برگزار شد. شاهسواری با اشاره به کمرنگ شدن سینما در کشورهایی مانند ایتالیا در مقابل سینمای هالیوود، چاره کار را فعالیت هنرمندان ایرانی را تولید فیلم عنوان کرد.
شیخ طادی در ادامه اذعان کرد: شخصا معتقد نیستم فرهنگ و هنر زیر مجموعه قوه مجریه باشد. این قوه ظرف کوچک و محدودی برای فرهنگ دارد. فرهنگ قوه مستقلی می خواهد.
وی با اشاره به فقدان سینمای بومی در کشور گفت: علت عدم شکل گیری سینمای بومی این است که در هیچ استانی تشکل نداریم و همه تشکل ها در تهران است و حتی برای ثبت یک فیلم نامه باید از دورترین نقاط کشور به تهران بیاییم. چرا ما خانه سینمای مشهد یا اصفهان نداریم؟ به همین دلیل است که همه فیلم ها شبیه هم می شوند و فروش نمی کنند. باید در ساختارهای مختلف فرهنگی ایجاد شود و در عرصه های مختلف امکان ایجاد رقابت میان فیلم سازان فراهم شود. اگر انحصار از تهران گرفته شود، در دراز مدت و آرام آرام اعتماد به نفس در سطح شهرستان شکل می گیرد و دیگر افق فیلم سازان صرفا حضور در تهران نیست و آرام آرام سینمای ملی و ایرانی شکل می گیرد.
شاهسواری نیز درخصوص سخنان شیخ طادی گفت: اصل این صحبت را قبول دارم اما باید به تغییر و تحولات اجتماعی در سال های پس از انقلاب رخ داده و تقریبا صاحب یک معماری بی هویت و یکسان ساز و شلخته در همه جای کشور هستیم که شکل بصری فیلم های ما را شکل می دهند. وقتی چنین اصل مهمی را از فرهنگ بومی گرفتیم و نوعی یکسان سازی در فرهنگ مشاهده کردیم که بخشی از آن را رسانه ایجاد کرده است.
شیخ طادی به درخواست مجری برنامه، توصیه خود را به رییس سازمان سینمایی مطرح کرد و گفت: لطفا کاری کنند که از بدنه ارشاد مدیر تربیت کنند و ساختار این وزارتخانه را طوری بچینند که دوباره بعد از چهار سال دنبال وزیر نگردیم که از یک سفارتخانه خارجی بیاوریم. به فرهنگ اقوام هم توجه کنند و همه امکانات را در تهران متمرکز نکنند. توصیه می کنم ایوبی ماهی یک جلسه عمومی با همه اهالی سینما بگذارد والا شکست می خورد.
شاهسواری نیز توصیه خود را اینگونه مطرح کرد: وظیفه اصلی ما روشنگری، تولید و افتخار به داشته های خودمان است و اعتماد، گفت و گو و توجه به زیرساخت ها اصلی ترین وظایف رییس سازمان سینمایی است.