کیفیت صندلی ها، سیستم سرمایشی و گرمایشی، جذابیت و معماری سینما، بهرهگیری از سیستم های دیجیتالی و فناوری های مدرن صوتی و تصویری و راحتی و آسایش این سالنها و … در مجموع مواردی هستند که ضرورت بازسازی و تجهیز سالن های سینماها را تشدید می کنند. از طرف دیگر با توجه به رشد جمعیت کشور و همچنین رشد و پیشرفت صنعت سینما در جهان، ایران امروز نیازمند فناوری های مدرن تری برای جلب مخاطبان به سالن هاست. مخاطبانی که با وجود اینترنت و ماهواره و دستگاه های پیشرفته نمایش خانگی کمتر رغبتی برای رفتن به سالن های قدیمی سینما نشان می دهند. با رجوع به آمار فروش بلیت سینماها می توان به اقبال کم مخاطبان در سال های اخیر به فیلم های روی پرده پی برد. معضل رکود سینمای ایران و حضور کم جمعیت مخاطبان در سالنها گرچه به موارد مهم تری چون کاهش کیفیت فیلم های روی پرده نیز مربوط است اما از اهمیت تجهیز سالن های سینما نمی کاهد.
در چند ساله اخیر پردیس های سینمایی رونق دوباره ای به سینماها بخشیدند اما از طرف دیگر سینماهایی با تک سالن با رکود بیشتری مواجه شدند و حمایت چندانی برای بازسازی آنها صورت نگرفت. پردیس های سینمایی همچون آزادی، ملت، تماشا و … به صورت مجتمع های تجاری به همراه کافی شاپ و رستوران و پاساژهای دیدنی شکل گرفتند و اگرچه نتوانستند مثل دهه های قبل و حتی ابتدایی انقلاب، مخاطبان خود را جذب کنند اما حداقل از فرار مخاطبان جلوگیری کردند.
در نشستی که با حضور هادی منبتی رییس موسسه تصویر شهر به عنوان متولی چند پردیس بزرگ سینمایی در پایتخت، داریوش بابائیان تهیهکننده سینما و یکی از سرمایهداران سینما صحرا و رییس موسسه شکوفافیلم و سیروس تسلیمی تهیهکننده سینما برگزار شد، مشکلات موجود سینماداری و تجهیز و بازسازی امکانات و سالن های سینما مورد بحث قرار گرفت.
در این گفتگو به سالن هایی اشاره شد که در ماه حدود نیم میلیون تومان درآمد دارند ولی حدود 10 تا 15 میلیون یا حتی بیشتر هزینه نگهداری آنها می شود. سالن هایی که از پس مخارج خود هم برنمی آیند و نیازمند کمک های دولت هستند تا بتوانند با بازسازی و تجهیز امکانات مورد نیاز دوباره نفس بکشند و به جریان سینمایی کشور رونق بخشند.
همچنین در این نشست منبتی به عنوان مدیر سینما ملت از مدیران جشنواره سی و یکم فیلم فجر گله کرد و گفت که مسئولان در جشنواره فیلم فجر سیستم های دیجیتال را به بعضی از سینماها دادند و اعلام کردند که سینماها را دیجیتال کرده ایم اما درست در شب اختتامیه این جشنواره، سیستم های دیجیتال را جمع کردند.
بخش نخست از این نشست را میخوانید:
* تجهیز و بازسازی سالنهای سینما و توجه بیشتر به امر سالنداری یکی از ضرورت هایی است که این روزها بیش از پیش برای سینمای ایران احساس می شود. البته در این سالها چند پردیس سینمایی برای روشن نگه داشتن چراغ سینماداری ساخته شد اما سینماهای تک سالن از رونق افتاده اند و درآمدی که از فروش بلیت این سالن ها به دست می آید حتی کفاف هزینه های روزمره را نمی دهد. دولت چقدر برای تجهیز سالن های سینمایی حمایت و کمک کرده و در حال حاضر از لحاظ استانداردهای بینالمللی کجا ایستادهایم؟
تسلیمی: شیوه تجهیز سینماها توسط دولت که در ایران تعریف شده است، در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. در ایران خود دولت به فکر این حمایتها افتاده و اتفاقا همین مساله باعث ایجاد مشکل در فرایند ساخت و تولید فیلم هم شده و کار به جایی رسیده که فیلم ها هم به طور طبیعی نفروشند.
به این ترتیب صاحبان سالن های سینما درآمدی ندارند که بتوانند سالن های سینما را تجهیز و یا بازسازی کنند و دولت به خاطر قصوری که در تولید فیلم انجام می دهد مجبور است سینماها را تجهیز کند. در حالی که فیلم ها باید آنقدر پرفروش باشند که شغل سینماداری سودآور باشد و سالنهای سینما با فروش بلیت هزینه های خود را دربیاورند. هم اکنون برخی سالنهای سینما به دلیل اینکه در مناطق خاص جغرافیایی قرار دارند، حذف می شوند و یا در مناطقی سالن ها ساخته می شوند که هیچ توجیه اقتصادی ندارد.
از طرف دیگر تولید فیلمهای ایرانی با توجه به رقبایی مثل اینترنت و ماهواره و شبکه های نمایش خانگی و … بسیار سخت شده و سینمای ما رو به رکود رفته است. در مقابل این رقبا سینماگران ما ناگزیر هستند داستانهای کلیشه ای و کهنه به ارشاد بفرستند تا راحتتر تصویب شوند و مجوز بگیرند و تهیه کنندگان هم مجبورند برای آنکه فیلم هایشان پروانه نمایش بگیرد و توقیف نشود سراغ این سوژه ها بروند. مشکل از سرچشمه است. فیلم های مردمی می توانند باعث رونق صنعت سینماداری شوند چون مخاطب آنها را دوست دارد و از آنها استقبال می کند و در نتیجه چرخه اقتصادی سینما به گردش میافتد.
*نظر شما چیست آقای بابائیان، هزینه سالنهای سینما و تجهیز این سالن ها باید از طریق فیلم های پرفروش تامین شود یا دولت هم نقش دارد؟
بابائیان: به نظر من سینماداری کاری فرهنگی است چون سینما اساسا و اصولا به فرهنگ یک جامعه مربوط میشود. شما می توانید در سبد اقشار مختلف جامعه و خانواده های مختلف، علاقه مردم به سینما و فیلم دیدن را ببینید. البته این میان از نقش مسایل اقتصادی نمیتوان غافل شد.
در دهه 70 قیمت تمامی تجهیزات سینما و مواد خام برای تولید فیلم 10 برابر شد. به طور مثال نگاتیو 1800 تومانی به 18 هزار تومان تبدیل شد و تولید یک فیلم متوسط از پنج و شش میلیون تومان به 50 و 60 میلیون تومان رسید و بعد به تدریج سینما به سمت دیجیتالی شدن رفت. البته در زمینه دیجیتالی شدن مشکلاتی بوجود آمد اما در نهایت کار تجهیز سینماها از طرف وزارت ارشاد و موسسه سینما شهر تصویب شد.
*با اینکه ضرورت بازسازی سالنهای سینما احساس شد اما بیشتر شاهد ساخت پردیسها بودیم.
بابائیان: بله اگرچه بازسازی سینماها شروع شد اما در کنار آن شهرداری با ساخت پردیس های آزادی، ملت، تماشا و … کار بسیار بزرگی کرد. پردیس ها کار را برای سینماروها به لحاظ رفت و آمد و پارکینگ راحت کردند. این میان اگرچه پردیس ها موفق عمل کردند اما تک سالن هایی مثل سینما صحرا که در خاورمیانه بسیار منحصر به فرد است به دلیل عدم حمایت های دولت ضربه خوردند.
مخاطب می توانست در این سالن ها فیلم های خوب ببیند اما این امر میسر نشد. دولت دستگاه های دیجیتال را ابتدای جشنواره به سینما می داد و بعد از اتمام جشنواره همه آنها را می گرفت. عدم استفاده از سیستم دیجیتال برای دفاتر تولید و پخش ضرر و زیان فراوانی دارد که بخواهند یک کپی فیلم را آماده کنند و به یک سالن بدهند.
منبتی: ضرورت بازسازی به چند دلیل بود؛ یکی اینکه از تجهیز و مدرن کردن سالن های سینمایی قدیمی زمان زیادی گذشته بود و دیگر این سالنها پاسخگوی نیاز روز نبودند و دلیل دیگر هم این بود که با وجود رسانههای جدید و نوظهور در طول دهه های اخیر دسترسی مخاطب به محصولات سینمایی، ویدیویی و تصویری راحت شد. امکان خرید، کپی و دانلود فیلم آنهم با تنوع بالا باعث شد که مردم از رفتن به سالن های سینمایی که تجهیزات قدیمی دارند منصرف شوند.
در این سالنهای قدیمی تجهیز سیستم صدا در اولویت های چهارم و پنجم قرار داشت و مخاطب با سیستم های نمایش خانگی که از صدای دالبی برخوردار است حاضر نبود با هزینه های ترافیک و رفت و آمد به سینما برود. بنابراین ضرورت ساخت سالن های مدرن احساس شد و شهرداری تهران اولین نهادی بود که این ضرورت را احساس کرد.
ایده ساخت این پردیس ها از کجا آمد و چگونه می توان در کنار این پردیس ها از سینماهای تک سالنه هم حمایت کرد؟
منبتی: ساخت پردیس ها ایده جدیدی نبود اما چون رفتن به سینماهای تک سالنه محدود شده است و مردم ترجیح می دهند به سینمایی بروند که چند سالن دارد و امکان انتخاب از بین چند فیلم برایشان وجود دارد، ساخت این پردیس ها گسترش یافت. به نوعی میتوان گفت ساخت پردیسهای چند سالنه پاسخی به ضرورت روزگار و نیاز مردم بود.
سینماداری در ایران حتی قبل از انقلاب و زمانی که سینماها از رونق بیشتری برخوردار بود، توجیه اقتصادی نداشت و به عنوان یک صنعت مطرح نبود. سالندارها یا عاشق سینما بودند و یا مهندسان و معمارهایی بوده اند که شغل و زندگی دیگری داشته اند و تنها به خاطر یک فخر اجتماعی سالن های سینما را هم خریداری می کردند.
بعد از انقلاب این وضعیت اقتصادی تشدید شد و بخش خصوصی راغب نبود که در این زمینه سرمایه گذاری کند. شاید ساخت پاساژهای تجاری از سودآوری خیلی بیشتری برخوردار باشد به همین دلایل تمایل برای رفتن به سمت ساخت سالن های سینما وجود نداشت زیرا اگر کسی برای سالن سینما اقدام می کرد و بعد پشیمان می شد، دیگر امکان تغییر کابری وجود نداشت و نمیتوانست وضعیت را به سمت دیگری عوض کند.
با ورود شهرداری به مقوله سینماداری، پردیس های زیادی مثل رازی، تماشا، آزادی و … ساخته شد و البته تلاش شهرداری واگذاری این پردیس ها به بخش خصوصی بوده است. قالیباف در سخنان خود تاکید می کرد که ما باید سطح سالن های کشور را به استاندارد بین المللی آنها برسانیم. برای این منظور سه میلیون فضای فرهنگی هنری برای ساخت در شهر تهران تعریف و به تدریج انجام شد. چندی پیش هم سالن پردیس سمرقند افتتاح شد.
تسلیمی: در روند مشکلاتی که برای سالنهای سینما پیش آمد لازم است به این نکته هم اشاره کنم که دفاتر پخش فیلم هم بی تقصیر نبودند. مثلا از طرفی دفاتر پخشی که فیلمهای خوب را در اختیار دارند میتوانند به نوعی جریان اکران فیلم در سینما را هم از آن خود کنند. زیرا بعضی از این دفاتر پخش فیلم های خوب را به هر سالن سینمایی نمیدهند و اینگونه سینمایی که این دفتر پخش به او فیلم باکیفیت نمی دهد، ورشکست میشود.
آیا وزارت ارشاد هم در بخش تجهیز سالن های سینمایی ورود پیدا کرده است؟
منبتی: بله ارشاد هم بخشی از تجهیز سالن های قدیمی را بر عهده گرفت. در این زمینه نمی توان هیچ انتقادی داشت زیرا مدیریت مجید مسچی در سینماشهر موفقیت های بسیاری را در پی داشته است. وی در سالنسازی و تجهیز سالن ها بسیار خوب عملکرد و یکی از دلایل موفقیت های وی تثبیت مدیران است. هم اکنون هم بسیاری از سالن های سینما در تهران نسبت به قبل از انقلاب تجهیز و هم از لحاظ صدا، تصویر، صندلی ها و … به استانداردهای سینمای جهان نزدیک شده اند. اما این فقط مربوط به تهران است.
ما در قبل از انقلاب در حدود 500 تا 550 سالن سینما و یا در واقع پرده نمایش داشتیم. هم اکنون با توجه به سالن سازی های جدیدی که صورت گرفته است، میزان سالن های ما به نصف رسیده و زیر 300 سالن برآورد می شود. یعنی 50 درصد سالن ها کاهش یافته است اما جمعیت ما دو برابر شده است. استانداردهای جهانی برای سالن های سینما در شهرها به این شکل است که وقتی عنوان شهر یا شهرستان روی مکانی گذاشته می شود، باید حداقل از یک سالن سینما برخوردار باشد اما در ایران از میان 1300 شهری که داریم بسیاری از آنها هنوز روستا هستند چون رنگ سالن سینما را هم ندیده اند.
تسلیمی می گوید نیازی به حمایت دولت نیست اما من این گفته را قبول ندارم چون سالن های سینما به این حمایت نیاز دارند. من زمانی به کشوری رفته بودم که بعضی از سینماها علامت مخصوصی داشتند و بعد متوجه شدم اینها سالن هایی هستند که در موقعیت مکانی خاصی قرار دارند و مخاطب زیادی نمی تواند به آنجا رفت و آمد داشته باشد بنابراین دولت به آنها کمک میکند. مثل پردیس رازی که شاید بتوان گفت یکی از استانداردترین سالنها در ایران است اما چون در منطقه ای دورافتاده است مخاطب زیادی ندارد. بهترین فروش ماهانه این پردیس بین 400 تا 500 هزار تومان است اما ما ماهانه در حدود 23 میلیون تومان هزینه می کنیم تا چراغ آن روشن نگه داشته شود.
تسلیمی: من نگفتم دولت نباید به سینما کمک کند بلکه منظور این بود که به طور طبیعی امر تولید در کشورهای دیگر باعث پررونق شدن سینماها می شود و سرمایه گذاران را به ساخت سالنهای سینما ترغیب می کند. دولت امریکا پول نمی دهد که سینما ساخته شود بلکه تولیدات قوی کار سینماداری را مقرون به صرفه می کند اما تولیدات ما در ایران به گونه ای نیست که مخاطب را راضی کرده و او را به سالن ها بکشاند و این خود باعث فروش پایین فیلم ها و در نتیجه درآمد کم سالندارها می شود. به این ترتیب غیر از چند سالن متعلق به شهرداری، باقی سالنها بسته می شود و سالن های دیگر هم امکان ارتزاق ندارند. در شهرستان ها هم به دلیل فروش نکردن فیلمها ساخت سالن صرف نمیکند و چون سالن سینما امکان تغییر کاربری ندارد مجبور هستند درِ سالن هایی را که فروش ندارند، ببندند.
* شما اشاره کردید که مدیریت شهرداری بسیار بسترساز بود اما این رشد و توسعه که ما شاهد آن بودیم بیشتر برای پردیسها بود نه برای سالنهای سینما به ویژه سالنهای بخش خصوصی.
بابائیان: تمام سینماهای عالی و لوکس شهر تهران تا حدی کهنه شده است اما دولت می تواند آنها را حمایت کند چون دست خودشان هم در درآمدها و هزینه های سینماها هست. پول های خوبی هم به سینما تزریق می شود اما آنچه که وجود ندارد مدیریت صحیح است. مجید مسچی که نامش آورده شد، دستش بسته است. زمانی سالن های ضعیف و کوچک و بی کیفیت سینما حتی در مناطق مرده هم باعث می شد تا مردم پشت درها صف ببندند ولی دیگر این اتفاقها تکرار نمیشود.
الان هم اگر می گویند که فیلمی به طور مثال 5 میلیارد فروخته است به دلیل قیمت بالای بلیت هاست. با بلیت های 5 و 6 هزارتومانی این میزان فروش چندان هم بالا نیست. اگر این رقم با تعداد تماشاگران در سالهای قبل از انقلاب مقایسه شود شاید به یک چهارم هم نرسد.
چه اتفاقی افتاده است که در شهرهای بزرگی مثل زاهدان مردم اصلا سینما ندارند؟ حتی اگر شهرداری کمک کند کسی برای ساخت سالن سینما تمایلی ندارد و نمی خواهد سرمایه خود را در این راه هزینه کند. بنابراین دولت باید حمایت کند تا در این شهرها سالن ساخته شود. ما سینماداران با سازندگان فیلم در خروجی کار شریک هستیم و اگر فیلم خوب ساخته شود مخاطب هم لذت می برد.
وقتی شهرداری یا یک شخص حقیقی میخواهد سالن سینما بسازد، دولت باید به او کمک کند. حدود 80 سال پیش فردی به نام هوشنگ کاوه سینما عصر جدید را ساخت که اتفاقا خود او تهیهکننده هم هست. اینها کسانی هستند که هم کار خیر انجام می دهند و بیمارستان می سازند و هم سالن سینما و کارهای فرهنگی را به دلیل پز اجتماعی آن دنبال می کنند. امروزه اما ساخت سالن های سینما دیگر آن پز و فخر اجتماعی را ندارد. سالن های سینما یکی یکی بسته می شود و عده ای منتظرند تا این اماکن در اختیار مشاغل دیگر قرار گیرد. چرا دولت از این سالنها حمایت نمی کند؟ باید در سینما فیلم پرفروش بگذارند و به سیستم دیجیتال سینماها کمک کنند.
تسلیمی: در دنیا اتفاقا به جای دولتها، شهرداریها در امور فرهنگی فعالند. سینماها زیر نظر شهرداری ها هستند حتی در جشنواره ها و فستیوال های مختلف شهرداری ها، سینما را همراهی می کنند. اگر سینما زیر نظر شهرداری باشد چون منتخب نماینده های مردم است، می تواند از مدیریت باثباتی برخوردار باشد. این مساله کمک بیشتری به سینما می کند تا اینکه بعد از چهار سال دولت عوض شود و بعد شخص جدیدی بخواهد وارد سازمان سینمایی شود و دوستان و همراهان خود را در سِمت های مختلف بگمارد.
پردیس ها تنها اشکالی که دارند این است که باعث شدند سینماهای تک سالنه ضعیف شوند. شهرداری باید در همه مناطق سالن بسازد چون زمین دارد و می تواند زمین ها را به سالن تبدیل کند. در کنار این سالن ها رستوران و پاساژ هم می تواند قرار دهد تا به رونق سالن ها کمک کند و سالن های چند منظوره ای هم برای بازی کودکان و خرید کالاهای دیگر باشد. بنابراین همانطور که گفتم خیلی بهتر است که سالن های سینما زیر نظر شهرداری ها باشد.
*چرا چاره ای اندیشیده نمی شود تا سینمای ایران در کل مستقل شود؟
تسلیمی: سینمای ایران نمی تواند مستقل شود چون به بودجه دولت احتیاج دارد. تهیه کنندگان باید سناریوهای خود را به ارشاد نشان دهند تا مجوز بگیرند و به آنها گفته می شود که از چه داستان هایی استفاده شود و یا کدام بازیگران را در فیلم های خود راه دهند.
*پس همیشه حمایت های دولتی باید وجود داشته باشد؟
منبتی: بله. در کشورهای عربی هم که فیلم ها پرفروش هستند باز هم سیاست های حمایتی اعمال میشود. مخصوصا برای اکران فیلم هایی با ویژگی های هنری و فرهنگی نیازمند حمایت های بیشتری هستیم چون اکران این فیلم ها بیشتر با شکست مواجه می شود و به همین دلیل هم نمایش داده نمی شوند. اکثر سالنها را خود دولت حمایت می کند و می تواند سیستم دیجیتالی ارایه کند. در جشنواره سی و یکم فیلم فجر، مسئولان هیاهوی زیادی به راه انداختند و ادعا کردند که 30 سالن سینما را دیجیتالی کرده اند اما بعد از اینکه جشنواره تمام شد دستگاه های دیجیتال را جمع کردند. ساعت 2 شب بعد از تمام شدن جشنواره فیلم فجر از پردیس ملت با من تماس گرفته شد که مسئولان فارابی آمده اند و بعد سیستم های دیجیتال ما را جمع کردند و بردند. بنابراین سیستم دیجیتال را فقط برای تبلیغات می دهند. درواقع چون پوزتیو نداشتند برای برگزاری جشنواره فیلم فجر مجبور بودند و در غیر این صورت نمی توانستند جشنواره را برگزار کنند.
این از هوشمندی دولتهاست که از سینماها حمایت می کنند و نباید منتی بر سر هنرمندانشان داشته باشند. سینما نه تنها مقوله ای فرهنگی است بلکه امنیتی نیز هست. سینما باعث نشاط و شادی مردم می شود و از افسردگی جامعه جلوگیری می کند. اینها غیر از فرهنگی بودن مقولاتی امنیتی نیز هستند. فیلم هایی که در غرب ساخته می شود بسیار هدفمند است و در لایه های زیرین آن می توان برنامه های فرهنگی و ایدئولوِژیکی و حتی هدایت به سمت همبستگی اجتماعی را دید. این اقدامات بسیار برنامه ریزی و حساب شده انجام می شود. به طور مثال قبل از اینکه به عراق حمله شود چند فیلم می سازند و نشان می دهند که امریکا به عنوان یک ناجی باید به حمایت از جهانیان به پا خیزد. حتی اگر می خواهند ایران را تحت فشار بگذارند، فیلم هایی مثل آرگو را می سازند که به لحاظ کیفی بسیار هم نازل است.
با این حال سینما و سینماگر ما هنوز باید درگیر حداقل مسایل صنفی خود باشد.
*بحث دیگر تهیه و تولید فیلم های ما در سینمای ایران است. تولیدات ناقص و ضعیف باعث بیانگیزگی مخاطبان شده و باید برای بحران فعلی که سینمای ما با آن مواجه شده چارهای اندیشید تا سالن های سینما رونق یابد.
تسلیمی: ببینید یک مساله وجود دارد و آن این است که ما هنوز به سینمای صنعتی نرسیدهایم. هالیوود فیلمهای خود را با میلیاردها دلار میسازد در حالیکه در سینمای ما این اتفاق رخ نمیدهد. سینمای صنعتی یعنی اینکه وقتی می خواهند فیلمی را کار کنند برای آن طرح ارایه می دهند.
در گذشته خلاصهای از داستان به همراه عوامل فیلم مثل بازیگران و کارگردان به یک بروشور تبدیل می شد و آن بروشور را به سینماها می دادند که طرح خود را معرفی کنند. این کار در گذشته از طرف کمپانی های خارجی به سینماهای تهران و حتی رقبای آنها در مشهد و شیراز و اصفهان داده می شد و با گرفتن پول پیش و بستن قرارداد با این سالن های سینما قبل از ساخت فیلم دوسوم بودجه فیلم را بدست می آوردند. در این صورت اگر هم فیلمی مخاطب نداشت و یا سینماها از آن استقبال نمی کردند کمپانی ها آن را از پروژه های خود خارج می کردند.
اگر ما بخواهیم سینمای ایران درست شود باید ابتدا صنعتش را درست کنیم. از طرف دیگر سوژه های ما در ایران بسیار کم است و هر موضوعی را نمی توان کار کرد. ما چند ژانر بیشتر نداریم که تابحال درباره آنها هزاران فیلم ساخته ایم و قصه هایمان تکراری است.
*چه باید کرد که سینما به سمت این صنعتی شدن حرکت کند؟
بابائیان: من روی همان حرف اولیه خود تاکید می کنم. ما مدیریت واحدی که بخواهد تصمیم واحد بگیرد نداریم. شورای صنفی محلی است که قرار است برای صاحبان سینما تصمیم گیری شود اما سینماداران این وسط نادیده گرفته می شوند.
هم اکنون پردیس سیمرغ در مشهد و بسیاری از سالن ها و پردیس های دیگر به یک سینمای ورشکسته تبدیل شده است چون مدیریت وجود ندارد. باید در این حوزه تبلیغات بیشتری برای سینماها صورت بگیرد و از سینماهایی مثل ایران، فلسطین، ماندانا و … که پردیس نشدند حمایت شود. هم اکنون “ماندانا” چهار میلیارد تومان بدهی دارد. این سینما در حال ورشکستگی است و دارد مصادره می شود. دولت باید مسئولان این سینما را بازخواست کند که چه می کنند.
همچنین از کسانیکه در این حوزه فعالیت می کنند باید حمایت کرد. شخصی مثل احمد گلچین در منطقه کشورهای عربی سینماهای 8، 12 و 16 سالنه ساخته است. ما او را به ایران آوردیم تا روبروی صداوسیما سینمایی چند سالنه بسازد اما آنقدر در روند این کار اذیت شد و حتی عده ای او را از این کار منصرف کردند، که پشیمان شد.
ادامه دارد…