بعضی اعضای شورا معتقدند که شورای سوم نتوانست وظایف نظارتیاش را انجام دهد، شما هم اینطور فکر میکنید؟
نظارت با دعوا فرق دارد. ما نظارتامان را تا آخرین روزی که در شورا حضور داریم به صورت جدی انجام خواهیم داد.
در شورای دوم و سوم هیات رئیسه غالبا نظارت را با دعواکردن مترداف گرفته است و سعی کرده که مسائل را پشت درهای بسته حل و فصل کنند.
نه اصلا اینطور نبوده است. البته متوجهام که برخی از شما خبرنگاران دوست دارید شورا و شهرداری دعوا کنند و خبر درست شود.
شما دو نمونه موفق از نظارت شورا در این 6 سال ارائه کنید که شهرداری به نظر شورا عمل کرد. در منطقه یک شورا تحقیق و تفحص کرد و بعد از اینکه تخلفها مشخص شد شهرداری به جای برکنار کردن شهردار منطقه مقام بالاتری به او داد.
ما در حوزه عزل و نصبها نه وظیفه داریم و نه قانون به ما اجازه میدهد که دخالت کنیم و هرگز هم وارد این حوزه نشدیم. حتی فشار هم وارد نکردیم. شورا تفاوتهایی با مجلس دارد. مجلس ابزاری دارد که رای اعتماد است و میتواند درباره وزرا اظهارنظر کند. این ابزار را قانون به شورا نداده و اتفاقا اعضای شورا از دخالت و حتی اعمال فشار برای عزل و نصبها در شهرداری منع شدهاند. من به شما آدرس میدهم که ببینید برخی اعضای شورا در شهرستانها سلب عضویت شدند برای اینکه روی کاغذی نوشتهاند که ایشان به درد فلان شغل میخورد. همه همکاران من در شورای شهر تهران دقت لازم به این موضوع دارند. بنابراین اگر کسی از جایی برداشته میشود به شهردار مربوط است.
منظور من این نبود. شما به عنوان شورای شهر تحقیق و تفحص کردید و نشان دادید که آن شهردار متخلف بوده، چرا شهردار تهران به نظر شورای شهر بیتوجهی میکند و دوباره از آن شخص استفاده میکند؟
این را دیگر باید از خود شهردار تهران بپرسید.
وظیفه نظارتی شورای شهر است که دوباره از شهردار بپرسد که چرا از فرد متخلف استفاده میکند؟
ما وظیفه نظارتیامان این بود که برای شهردار تهران نکاتی را که به زعم شورا خلاف قانون بود روشن کنیم. شما میپرسید دو مورد از وظایف نظارتی را عمل کردید یا خیر؟ ما حتی از شهرداری هم فراتر رفتیم و برخی اعضای شورا در دیوان عدالت اداری طرح شکایت کردند برای اینکه به لحاظ وظیفه احساس میکردند که جداشدن شهرری از تهران ظلم به هر دو است و موضوع را متوقف کردند. در ارتباط با بعضی مناطق مانند منطقه یک و دو و برخی سازمانها مثل سازمان نوسازی ما رفتیم و کار نظارتی را انجام دادیم و نتایج آن را صحن قرائت کردیم. وقتی گزارش در صحن خوانده میشد نه ما و نه هیچیک از اعضای شورا در مصوبه نیاوردهاند که باید این شخص را عوض کنید بلکه گفتیم این رویهای که شهرداری در پیش گرفته بر خلاف مصالح شهر است. این رویه برخلاف قانون است و این را اصلاح کنید. حالا بعد از اینکه گزارش ما را شهردار خواند خودش به جمعبندی رسیده که این آدم به درد این کار میخورد یا نه.
البته سوال من معطوف به شخص خاصی نبود. موضوع بیتوجهی شهرداری به وظایف نظارتی شورا است. وقتی تذکر و سوالی در صحن ارائه میشود غالبا شهرداری بعد از توضیح دادن به شورا و فراموش شدن موضوع دوباره رویه خودش را پیش میگیرد.
نه این نوع قضاوتکردن بیانصافی است. شهرداری در بسیاری از مواقع موضوعاتی را بنای اجرا داشته وقتی تذکر شورا اعلام شده کارش را اصلاح کرده است. مثال بزنم، شورا وارد میدان شد و گفت سرای قرآن با این شکل و شمایل و با این شیوهای که شما طراحی میکنید به صلاح شهر نیست. شهرداری قرارداد بسته بود و عزم جدی داشت برای اجرا اما وقتی تذکر داده شد کار را متوقف کرد و آن رویه را اصلاح کرد.
در مورد مسائلی که حساسیتی برای آنها ندارد قبول میکند. وقتی تونل توحید ساخته میشد،رئیس کمیسیون عمران بارها اعلام کرد که این تونل به صورت غیراصولی ساخته میشود اما تا چندنفر کشته نشدند شهرداری هیچ اقدام عملی انجام نداد.
دو تا ادعا وجود دارد. یک ادعا این است که این کاری که من دارم انجام میدهم الا و لابد درست است و یک ادعا هم این است که کار این اصلاحات را نیاز دارد. قانون هم تا جایی به شورا اجازه داده است که پیشرفت کند اما از جایی به بعد حکم نباید صادر کنیم. نمیتوانیم حکم بدهیم که ایشان تخلف کرده و ببرید زندانیاش کنید و دیگر هیچ پستی هم به او ندهید.
در مورد تراکم سیاری که در شهر فروخته میشد که میتوانستید حکم بدهید.
حکم نمیتوانیم بدهیم. ما میتوانیم اگر تخلفی دیدیم به دادستانی گزارش کنیم. ما فقط یک حکم میتوانیم بدهیم. یک نفر را شهردار قرار دهیم و اگر دیدیم تخلفها دامنهاشان خیلی وسیع شده او را عزل کنیم. دیگر هیچ حکم دیگری نمیتوانیم بدهیم. نمیتوانیم بگوییم که فلانی را شهردار منطقه بگذار یا نگذار.
اصلا موضوع عزل و نصب شهردار نیست. سوال من کاملا روشن است. شورای شهر بر اساس وظایفاش درباره فروش تراکم سیار که میتوانست به شهرداری اعتراض کند و مانع کارش شود.
تذکر دادیم.
بله اما فایدهای نداشت و همچنان شهرداری کار خودش را انجام میدهد.
بارها تذکر دادیم و زعم بعضی اعضای شورا و برخی مسئولان شهرداری این بود که طبق قانون عمل میشود. ما به دادستانی، بازرسی کل کشور و مراجع قضایی گزارش دادیم. در شورا هم به این جمعبندی نرسیدیم که حسب این چیزی که برخی میگویند تخلف است و برخی معتقدند تخلف نیست بیایم و شهردار را استیضاح کنیم. اینجا شورا است و شورا به تصمیم مینشیند ولو اینکه خلاف میل من به عنوان عضو شورا باشد. اقلیتی در شورا به موضوع مشترکی یک جور نگاه میکنند و یک اکثریت طور دیگری. در نهایت باید به نظر اکثریت احترام گذاشت و آن باید عمل شود. ممکن است در یک جلسهای من بگویم که این کار خلاف است و اصلا باید شهردار را استیضاح کرد اما بقیه میگویند نه. من که نمیتوانم بیایم بیرون و بگویم شورا به وظایفاش عمل نمیکند.
در خیلی از مواقع هیات رئیسه اجازه نداده که موضوعی به رای گذاشته شود. مثلا وقتی آقای شکیب میخواست از شهردار سوال بپرسد هیات رئیسه دائم سوال را عقب انداخت.
من این تعبیر را ندارم. سیکل قانونی کاملا مشخص است. اتفاقا درباره سوال آقای شکیب دو بار آقای شهردار تشریف آوردن و به صورت حضوری پرسشهای آقای شکیب را پاسخ دادند.
سوال به معنای سوال پارلمانی؟
بله سوال پارلمانی را جواب دادند. در یکی از مقاطع هم آقای شکیب گفتند که قانع شدهاند.