به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی “بررسی نقش عنصر تخیل و فانتزی در سینمای کودک” شب گذشته چهارشنبه 17 مهرماه با حضور بهرام عظیمی، فریال بهزاد، نیما حسنی نسب، فرزاد اژدی، ترلان پروانه در سالن چشم انداز نگین هتل کوثر برگزار شد.
علی علایی مجری این نشست با اشاره به اینکه بر اساس بررسی های انجام شده، پنج ویژگی اصلی در سینمای کودک وجود دارد، گفت: یکی از آن ها سنت قصه گو است، یکی پایان خوش و یکی مطلق بینی است چون کودک پیش از بلوغ، مطلق بین است، یکی شرارت است و دریافتن شخصیت شرور و نیاز کودک به جادو و تطابق ذهن کودک با ساختار افسانه است.
نیما حسنی نسب منتقد سینما در ادامه نشست بیان کرد: بحث های زیرساختی در زمینه فانتزی و رویا همیشه وجود داشته و هیچگاه به نتیجه نرسیده است. حتی تئوریسین های مختلف در دنیا، تعریف های مختلفی از این حوزه دارند و با روان رسانه های مالتی مدیا و وجود بازی های پیچیده کامپیوتری، افسانه ها از خطوط یاده شده تخطی کرده اند. اینکه دلایل فقدان عنصر فانتزی چقدر با محاسبه دقیق بوده است نمی دانم، اما هنوز اغلب رئالیسم های جادویی و فانتزی ها در دنیا به هزار و یک شب و در بخش حماسه به شاهنامه و در بخش رومنس به شیرین و فرهاد اشاره می کنند.
فریاد بهزاد کارگردان سینمای ایران، دومین سخنران در این نشست بود، وی با اشاره به اینکه اواخر دهه شصت شروع فیلم های کودک با فیلم های فانتزی و تخیلی بود که بچه ها آن را دوست داشتند. توضیح داد: جشنواره فیلم کودک، به جای نمایش فیلم هایی برای کودک به سمت فیلم هایی درباره کودک رفته است. البته از نظر من مسئله دیگری در رابطه با وضعیت ساخت فیلم های کودک و نوجوان وجود دارد، به عنوان مثال در زمانی که فیلم های کودک در دنیا مانند “هری پاتر” وجود دارند و دسترسی به آنها بسیار ساده است، چطور می توانیم در شرایطی که حتی از نظر تکنیک در ساخت فیلم های فانتزی پیشرفت نداشتیم، در این حوزه موفق باشیم.
وی بیان کرد: من عاشق فیلم های بلند پروازتر و تخیلی تر هستم و همیشه دوست داشتم دراین حوزه فیلم بسازم. یکی از مسائل قابل توجه در سینمای ایران این است که فیلم های کودک تولید ایران، در جشنواره های خارجی مورد توجه قرار گرفته اند.
اکران فیلم های قدیمی برای کودک و نوجوان جذاب نیست
حسنی نسب ادامه داد: البته این دو جریان متفاوت هستند، آسیب شناسی سینمای کودک را در جای دیگر باید جستجو کرد، به عنوان مثال در یک مقطع کوتاه، فقدان رنگ، فانتزی و تخیل، باعث شد که شرایط این سینمای فانتزی اینگونه شود. در سینمای ما ظاهر اینگونه است که فیلمساز ها همه چیز را باید بیاندیشند و دیگر عوامل گوش به دستور آنها باشند، در حالی که اینطور نیست. در بسیاری از فیلم های دنیا مانند “پارک ژوراسیک” یا حتی “ترمیناتور”، مسئول جلوه های ویژه و عوامل مرتبط دیگر افرادی به مراتب مهمتر از فیلمساز هستند. در اینجا متاسفانه تخیل محدود به یک نفر می شود.
امیررضا معتمدی نیز در ادامه این نشست گفت: آن چه شما به عنوان فانتزی می بینید باید مخاطب شما را متقاعد کند. قرار نیست کارگردان همه چیز را خلق کند بلکه باید برای هر بخشی به کننده آن مراجعه کند. جلوه های ویژه دائم در حال پیشرفت است زیرا به ابزاری به نام کامپیوتر متصل است. من خودم متعلق به نسلی هستم که تولیداتی که در ذهنم باقی مانده، بسیار قدیمی است در حالی که تخیلات بچه های امروز خارجی است. ما باید بدانیم فیلمسازی، تربیت کردن انسان است همانطور که زمانی مطالعه کردن و کتاب خواندن بود اما امروز مطالعه یعنی دیدن فیلم. ما نباید خودمان، خودمان را سانسور کنیم زیرا هنر امروز جمعی شده است.
بهرام عظیمی انیماتور هم گفت: تمام فیلم های کودکی که ساخته شده، مخصوصا فیلم های قدیمی تنها آن سال ها جذاب بوده و اگر امروز آنها را دوباره اکران کنیم، موفق نخواهند بود، زیرا امکاناتی که امروز در اختیار کودکان ما قرار دارد، در آن سالها وجود نداشته است.
کارگردان انیمیشن “تهران 1500” گفت: با اینکه پیشرفت های زیادی در علم داشتیم، اما هنوز عروسک های ما دستی تکان می خورند و همین موضوع موجب می شود تا توقع ما پایین بیاید و با ساده ترین امکانات کودکان را شاد کنیم. بسیاری از فیلم ها به سمت فانتزی و خیال رفته اند و اینکه در طول این سال ها، کارهایمان زیاد خوب نیست دو علت دارد: ابتدا این که کارهای ما نمک ندارد و دیگر اینکه کسانی که کار می کنند، عرق به کارشان ندارند. ما ایرانی ها آدم های ضعیفی هستیم و تنها با علم خودمان کار می کنیم و خودمان را ارتقاء نمی دهیم. ما باید به یکدیگر اعتماد کنیم. کاراکترهای ما در انیمیشن ها، شبیه هم هستند. به عنوان مثال، پت و مت تکنیک خاصی دارد که هیچ کجا دیده نشده است اما دارای سبک خاصی است، ضمن اینکه با اعصاب ما کار می کند، اما ما از دیدن آن لذت می بریم.
معتمدی ادامه داد: ما محصول دوره ای هستیم که خیال در آن مرده است و زندگی ساده و روزمرهای داریم. ژاپن سریال فوتبالیستها را ساخت انیمیشن بسیار ساده اما با سرعت. تفاوت در این بود که آنها با استراتژی به موضوع نگاه می کنند. فیلمسازی تا استراتژی برای آدم سازی پیشرفت کرده است، ما زاییده دوره ای هستیم که خیال در آن مرده است و شرایط اجتماع سینما را به سبد میوهای بدل کرده که هرچه کمتر از آن استفاده کنیم، بیشتر برای ما باقی می ماند.
به ساخت فیلم خیالی اعتراض می شود
فرزاد اژدری کارگردان سینما گفت: در زمان های قدیم تنها دو شبکه تلویزیونی وجود داشت که کارتون های محدودی نشان می داد. یادم می آید کارتون هایی مانند “پلنگ صورتی”، “بدمن” و “پسر شجاع” را نشان می داد که بعد از مدتی هم گفتند “پلنگ صورتی” نباید پخش شود زیرا این کارتون آمریکایی است.
وی ادامه داد: ما در زندان ذهنی بزرگ شدیم و ماحصل آن نسل هستیم، ضمن اینکه در زمان ما اینترنت و ماهواره نبود و ما یاد گرفتیم علی رغم مسمومیت فضای اطراف، فکر کنیم اما این وضعیت، هنوز هم ادامه دارد زیرا زمانی که فیلمنامه خیالی مینویسم اعتراض می کنند که چرا می خواهی فیلم خیالی بسازی.
حسنی نصب توضیح داد: با اینکه می دانیم چه اتفاقاتی برای سینمای کودک افتاده است اما نباید خودمان را خلع ید کنیم، زیرا اوج تخیل اغلب از دل همین فقدانها بیرون می آید زیرا زمانی که درها بسته می شود، تازه ذهن ها خلاق می شوند. باید دید چطور در خلاء تخیل بال و پر نگرفت.
اژدری بیان کرد: امروز ما در دوره ای زندگی می کنیم که کودکان مان با آی پد و تبلت کار می کنند و به همین دلیل، راضی کردن آنها بسیار سخت است. من معتقدم ایده ها باید جذاب تر شود و ما باید به دنبال چیزی باشیم که در حال حاضر موجود نیست، ضمن اینکه پیکان اصلی باید به سمت کسانی برود که تولید اندیشه می کنند.
کودکان امروز با کودکان دیروز متفاوتند
ترلان پروانه از جمله بازیگران سینمای کودک و نوجوان گفت: فیلمسازانی که امشب در این جا جمع هستند در همین جشنواره بارها جایزه گرفته اند. ما باید به دنبال این موضوع باشیم که چرا در این جشنواره نباید به فیلم های کودک بپردازیم. من بارها این جمله را شنیده ام که وقتی متوجه می شوند فیلم درباره کودک و نوجوان است به آن توجه نمی کنند. متاسفانه ما امروز شناخت درستی از بچهها نداریم درحالیکه کودکان امروز با دیروز بسیار تفاوت دارند، ضمن این که علم ثابت کرده که کودکان، بیشتر دیداری یاد می گیرند تا شنیداری.
فرزاد اژدری بیان کرد: دوره ای فیلم های جشنواره ای رواج پیدا کرد و به واسطه همین فیلم های جشنواره ای، عده ای میزهایشان را حفظ کردند. این نسل فیلم های خسته کننده یا فیلم هایی را که نمای لانگ شات داشته باشد، دوست ندارند. اگر زمانی دیدید کودکی فیلمی را تا آخرش نگاه کرد، باید به آن فیلمساز تبریک گفت. من معتقدم به دلیل وجود فیلم های جشنواره ای، عنصر خیال در فیلمسازان از بین رفته است. اگر فیلمنامه خوبی داشته باشیم، مطمئن باشید دولت، تهیه کننده و سینمادار را جذب می کند.
در ادامه این نشست وحید نیکخواه آزاد کارگردان سینما که تنها برای شنیدن صحبت ها در جلسه حضور داشت وارد بحث شد و گفت: من معتقدم خیال و فانتزی جدا از جلوه های بصری است و نباید خیال و فانتزی با این مقوله اشتباه گرفته شود. محبوب ترین، پر مخاطب ترین و پرفروش ترین اثر سینمایی کودک در 30 سال اخیر، “کلاه قرمزی” بوده است که آن هم با شیوه قدیمی عروسک گردانی شده است اما نکته مهم این است که کودکان تا آخر فیلم را می بینند بنابراین خیال را نمی توان کشت. در طول این سال ها کارهای خیال انگیز زیادی ساخته شده است اما در کنار آن، باز هم سینمای کودک فراز و فرودهای زیادی داشته است.
متاسفم که بعد 23 سال “مدرسه موش ها” ساخته می شود
غلامرضا آزادی کارگردان سینما نیز گفت: هالیوود معتقد است فیلمی فیلم است که اگر برای آن یک دلار خرج شود، 100 دلار بفروشد.
غلامرضا رمضانی نیز گفت: خشت از ابتدا کج گذاشته شده، یک رئیس پس از بیست و پنج سال می آید و آدم هایی که روزگاری بچه ها را کیفور کردند، امروز نادیده گرفته می شوند، متاسفم که پس از 23 سال “مدرسه موش ها” ساخته می شود. کودک امروز باید با رنگین کمان نقاشی کند نه مداد رنگی. برای ایجاد یک سینما و تکنولوژی باید نهال کاشت.
بهرام عظیمی در ادامه گفت: سالها است که جمع های اینگونه وجود دارند. می نشینیم و حرف می زنیم و انتقاد می کنیم، و ما همه حرف ها را قبول داریم اما از فردا دوباره کار خودمان را می کنیم و ایراد را برطرف نمی کنیم و این مشکل اصلی ماست. همیشه بهانه را به گردن دیگری می اندازیم، خوراکمان این است که بگوییم ضعف فرهنگی داریم و مدیران بد عمل کرده اند و دوباره، کار خود را بکنیم. در واقع، این ما هستیم که ضعف داریم.
وی ادامه داد: مملکت ما در عرضه حضور آدم های هنری بی درو پیکر عمل کرده است و برخی آدم هایی هم که مطرح می شوند، در آن حد و اندازه نیستند.
فریال بهزاد نیز ادامه داد: این که گفتند بخشی از مشکل به ما فیلمسازها باز می گردد، به این دلیل است که آنقدر دوستان ما را در چارچوب نگه داشته اند که ما نتوانسته ایم جهانی شویم. نمی گذارند ذهن ما خلاق باشد و فیلمی بسازیم که مخاطب را جذب کند.
وی در پایان این نشست گفت: بیشتر انتقاد من به سیستمی است که نمی گذارد تو خلاق باشی و مدام تو را سانسور میکنند، امروز بسیاری از فیلم ها در سایر کشورها مانند ترکیه و ژاپن ساخته می شوند که در جهان می فروشند. ما به طور حتم مسائل اخلاقی را خودمان رعایت می کنیم و بالاخره باید به نوعی دستمان را باز بگذارند.