به گزارش ایرانگرد نیوز، شب گذشته 9 آبان ماه موزه هنرهای معاصر تهران میزبان هنرمندان سینما بود که برای بزرگداشت و گرامیداشت یاد ساموئل خاچیکیان استاد سینمای دلهره ایران گرد هم آمده بودند.
در ابتدای این برنامه که اجرای آن را فریدون جیرانی کارگردان سینما بر عهده داشت، احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر گفت: دهه 30 و 40 دگرگونیهای بغرنجی در اجتماع ما رخ داد که باعث شد هنر ما نیز تحتالشعاع آن قرار گیرد. میتوان گفت که این دگرگونیها نقطه عطف تاریخ سینمای ما است. البته در تمام حوزههای هنر میبینیم که سنگبنای هنر معاصر ما در این دهه شکل میگیرد.
وی بار این تغییرات را بر دوش بعضی از بزرگان هنر معاصر ایران دانست و گفت: بار این تغییرات بر دوش بسیاری از بزرگان هنر بود، به عنوان مثال در سینما خاچیکیان این وظیفه را بر عهده داشت. فیلمهای او هنوز هم دلهرهآور است و دورریختنی نیست و باید اقرار کنیم که او بر سینمای ایران تاثیر بسیار مهمی گذاشت.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران با ذکر این جمله که اگر سینمای ایران را یک جریان یک سویه و خطی قلمداد کنیم خاچیکیان یکی از نقاط پررنگ این خط است، در پاسخ به سوال جیرانی مبنی بر دلیل پایین بودن کیفیت فیلمها گفت: قبول دارم کیفیت فیلمهای نمایش داده شده در هفته فیلم خاچیکیان بد بود. میتوانستیم از فیلمخانه نسخه 35 میلیمتری فیلمها را بگیریم ولی از یک سو همه فیلم قابلیت پخش را نداشت و از سوی دیگر ناتوانی ما در کوتاه کردن نسخه 35 میلیمتری، ما را مجبور کرد آنها را با این کیفیتی که داشتیم پخش کنیم.
آقایی در پایان سخنانش و در پاسخ به سوال جیرانی مبنی بر اینکه اولین بار چه موقع با خاچیکیان آشنا شده است؟ گفت: اولین بار خاچیکیان را در فیلم “عقابها” شناختم.
در ادامه فریدون جیرانی گفت: نمیتوان تاریخ سینمای ایران را به دو قسمت تقسیم کرد و یک قسمت آن را حذف نمود. باید بدانیم تاریخ سینمای ایرانی که از “آبی و رابی” شروع شده کتمانناپذیر است. در دهه 30 تا 40 دو نوع فیلم داشتیم، کمدی و جدی که فیلمهای جدی بیشتر زبان ترجمه داشتند و از قصهها میآمدند برای همین بیشتر آنها دیالوگهای روان نداشتند.
جیرانی اولین آنونس سینمای ایران را مربوط به فیلم “دختری از شیراز” ساخته خاچیکیان دانست و از ابوالحسن تهامی صداپیشه معروف آنونس های پیش از انقلاب و مدیر دوبلاژ بعد از انقلاب خواست که روی صحنه بیاید و در مورد خاچیکیان صحبت کند.
تهامی در مورد آنونس هایی که برای خاچیکیان ساخته و یا در آنها صحبت کرده است، توضیح داد: گفتن آنونس برای خاچیکیان یک روز و نیم طول می کشید در صورتی که در همان زمان من برای آنونس یک فیلم خارجی در نهایت یک ساعت وقت می گذاشتم اما موشکافی بیش از حد خاچیکیان کار را برای گفتن آنونس بسیار سخت می کرد.
وی افزود: آن زمان که آنونس “دلهره” را گفتم خاطرم هست در تهران و در مجامع هنری هفتهها در مورد این آنونس که با جمله “یک نفر امشب به قتل میرسد” شروع میشد، بحث بود.
تهامی در مورد شخصیت خاچیکیان توضیح داد: خاچیکیان شخصیتی بسیار بارز داشت و در میان همکاران و همنسلان خود چهرهای متفاوت بود. او در فیلمنامهنویسی و کارگردانی به شدت فرمگرا بود و فیلمی را که میساخت در فرمهای خودش تعریف میکرد؛ به خصوص در آن زمان که در سینمای ایران کسی به فرم توجه نمیکرد.
این مدیر دوبلاژ در پایان سخنان خود خاچیکیان را فردی دانست که حداقل 15 سال از سینمای موج نوار فرانسه جلوتر بود.
سخنران بعدی این مراسم منوچهر اسماعیلی مدیر دوبلاژ فیلم “ضربت” بود که گفت: ساموئل بزرگترین تحفهای که به سینما عرضه کرد، دلهره و ترس بود و آن گونه که دوست داشت فیلم میساخت و به شرایط سینمای عامهپسند آن دوره کار نداشت.
وی در مورد چگونگی همکاری خود با خاچیکیان توضیح داد: من در 8 فیلم او صحبت کردم زیرا در این 8 فیلم آرمان بازی میکرد من به آرمان الصاق شده بودم و در هر فیلمی که او بازی میکرد باید جای او صحبت میکردم.
بعد از صحبتهای اسماعیلی، جواد طوسی منتقد سینما روی صحنه رفت و گفت: ما اگر بخواهیم برای سینما تاریخ قائل بشویم باید به این نکته توجه کنیم که خاچیکیان وجه صناعتی و صنعتی سینما را در دهه 30 ایران بازسازی کرد. فیلمهای پلیسی، جنایی و دلهرهآور او در عین حالی که از مضامین رئالیستی رایج در آن دهه دور بودند اما باورپذیری خاصی داشتند.
وی دلیل کشف نشدن استعداد بی نظیر خاچیکیان را مناسبات بیرحمی دانست که در آن دوره بر سینمای ایران حاکم بود و بیان کرد: او سنگ بنای سینمایی را گذاشت که در آن دکوپاژ، نورپردازی، تدوین، صحنه پردازی و … تعریفی حرفهای میشد. در عین حالی که در فیلمهای خاچیکیان مضمون اهمیت چندانی نداشت اما قاعدهبندی لحن سینما برای او بسیار مهم بود.
طوسی در مورد دلیل دور شدن خاچیکیان از سینما توضیح داد: او شرایط اطراف خود را نادیده می گرفت به همین خاطر بعد از موج نوی سینما دیگر نتوانست آن چنان که در دهه 30 و40 درخشید کار کند به همین خاطر با شکست مواجه شد.
این منتقد سینما در پایان سخنان خود گفت: ما قبل از مسعود کیمیایی، خاچیکیانی را داشتیم که نام او در لاله زار صفهای طولانی درست می کرد و مردم ساعت ها برای دیدن فیلم های او در صف خرید بلیت می ایستادند.
علی ژکان کارگردان سینمای ایران خاچیکیان را حاصل دوره ای بعد از کودتای 28 مرداد در کشور دانست و گفت: اساساً جو سیاسی و اجتماعی آن دوره فیلمسازانی را می خواست که تفکر ارایه ندهند و در این میان، فیلمهای جنایی خاچیکیان که از انعکاس جهان بینی و ایدئولوژی دور بودند مورد حمایت های زیاد سیاسی و اجتماعی قرار می گرفتند.
وی در مورد دلیل اهمیت خاچیکیان توضیح داد: به عقیده من او اولین کسی بود که به طور رسمی در سینمای ایران فیلم های تالیفی ساخت و بی شک خاچیکیان اولین مولف سینمای ایران است.
در ادامه جیرانی به سراغ بازیگران فیلم های خاچیکیان رفت و ضمن یادآوری از درگذشتگانی چون آرمان، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار و محمدعلی فردین از محمد متوسلانی که در فیلم “طوفان در شهر ما” با خاچیکیان کار کرده بود خواست که به روی صحنه بیاید.
متوسلانی خاچیکیان را مطرح ترین کارگردان آن زمان ایران دانست و گفت: در آن دوره در داخل ایران خاچیکیان فیلم دلهره آور می ساخت و در خارج از ایران سینما در اختیار استاد دلهره هیچکاک بود.
وی افزود: خاچیکیان در مورد همه چیز در فیلم ها دخالت می کرد. او به نورپردازی، دکوپاژ، موسیقی و تدوین تسلط کامل داشت و به همین خاطر در تک تک این موارد ورود پیدا کرده و کار را با موشکافی خاصی به اتمام می رساند.
وی در پایان سخنانش گفت: خاچیکیان اولین کارگردانی در ایران بود که سینما را اصولی و بر پایه یک دانش سینمایی شروع کرد و مانند سایر کارگردانانی که از تئاتر به سینما آمده بودند کار نمیکرد.
فریدون جیرانی در ادامه فیلم های خاچیکیان را به سه دوره دهه 30، ملودرام ها و دهه 50 تقسیم کرد و گفت: در کارهای ملودرام او بازیگران زن نقش های عمده ای داشتند.
وی به بازی زنده یاد ایرج قادری و بهروز وثوقی در فیلم های خاچیکیان اشاره کرد و گفت: یکی از چهره های محبوب ساموئل بهزاد جوانبخش بود که در چند فیلم او حضور داشت.
بهزاد جوانبخش بازیگر پیشکسوت سینما سخنران بعدی این مراسم بود که به روی صحنه آمد و در مورد خاچیکیان توضیح داد: ساموئل اتکایش به تکنیک و فن بود و در فیلم هایش از این دو مولفه بهره می برد.
وی خاچیکیان را معرف خود به سینما دانست و گفت: به عقیده من خاچیکیان قهرمان مونتاژ در ایران است و خاطراتی از کارهایی که او در مونتاژ می کرد در ذهن دارم که خود می تواند دروس یک دانشگاه را تامین کند.
شاهین فرهت، استاد موسیقی کلاسیک ایران و سازنده سمفونیهایی چون فردوسی، خیام، دماوند و امام رضا (ع) سخنران بعدی این مراسم بود که در مورد موسیقی سینمای خاچیکیان در سخنانی کوتاه به نقش مهم موسیقی در سینمای دلهره اشاره کرد و موسیقی را بخش مهمی از سینمای خاچیکیان دانست.
وی افزود: یکی از ارکان سینمای دلهره و ترس، موسیقی است که استاد خاچیکیان با شناخت و تسلطی که به موسیقی داشت از این عنصر در سینمای خود بهرههای فراوانی برد.
حسین یاریار آخرین سخنران این مراسم بود که در دو فیلم “بلوف” و “چاووش” که هر دو بعد از انقلاب ساخته شدهاند، بازی کرده است.
وی گفت: امروز در هر بخشی که صحبت شد از سینمای خاچیکیان بحث به میان آمد اما کسی به نجابت خاص او در سینما اشاره نکرد و کسی نمی دانست که بعد از انقلاب و در دوران 5 ساله ای که بعد از “یوزپلنگ” ممنوع الکار بود به سختی گذران عمر می کرد.
یاریار افزود: او روزهایی داشت که بغض در گلویش بود ولی به خاطر بزرگیای که داشت این بغض را بروز نمی داد و مجبور بود به آنچه که برایش رقم زدند تن در دهد.
وی در پایان سخنانش گفت: قبول دارم که “چاووش” به هیچ عنوان در ژانر خاچیکیان نبود اما وقتی استادی مانند او ممنوعالکار می شود مجبور است برای بازگشت به سینما فیلمی مانند “چاووش” را بسازد.