به گزارش خبرنگار مهر، صدها هکتار از بهترين جنگلهاي البرز و زاگرس و حتي مناطق حفاظت شده اي مانند پناهگاه حيات وحش ميانکاله طعمه حريق مي شوند و باز هم در شرايط بحران مسئولان جز به گردن هم انداختن تقصيرات و شناسايي عوامل آتش سوزي کاري از دستشان بر نمي آيد .
اما اين موضوع مشکل امروز و فردا نيست. بنا بر آمار فائو (سازمان جهاني خواربار و کشاورزي سازمان ملل)، ايران سالانه 06/0 درصد از جنگلهاي خود را بر اثر آتشسوزي از دست ميدهد که اين ميزان معادل 6 هزار و 500 هکتار از جنگلهاست.
براي درک بهتر روند از بين رفتن سال به سال جنگلهاي کشور ميتوان به آمار ديگري از فائو درباره مساحت جنگلها و زمينهاي جنگلي ايران اشاره کرد که براساس آن تا پايان سال 1980 ميلادي، مساحت جنگلهاي ما 18 ميليون و 43 هزار هکتار برآورد شده، اما آمارهاي سال گذشته اين سازمان حاکي از آن است که مساحت کل جنگلهاي ايران به 11 ميليون و 75 هزار هکتار کاهش يافته و سهم هر ايراني از جنگلها به 2/0 هکتار رسيده است، در حالي که سرانه استاندارد جنگل در جهان براي هر نفر 8/0 هکتار است.
در اين ميان هر چند آمارهاي سازمانهاي جهاني از مساحت جنگلهاي ايران با آماري که از سوي سازمان هاي مسوول کشور اعلام شده، متفاوت است، اما تمام اين آمارها بر کاهش چشمگير جنگلهاي ايران در 4 دهه گذشته دلالت دارند. آتش، کاهش رطوبت، خشکسالي، عدم بارندگي مناسب، خشک بودن برگ درختان در فصل خزان و عدم بهرهبرداري از زمينهايي با شيب 60 تا 70 درجه در ارتفاعات دست به دست هم داده تا اين آتشسوزيها که به صورت نقطهاي بودهاند، پس از مدت کوتاهي در سطحي وسيع گسترش پيدا کنند.
در چنين وضعيتي هرچند در خوشبينانهترين حالت ميتوان علت آتشسوزيهاي اخير را خشکي اقليم و جنگل دانست، اما از نقش انسان به عنوان عامل شروع آتشسوزي و از همه اسفبارتر نبود امکانات لازم براي اطفاي حريق با گذشت روزها و هفتهها نميتوان براحتي گذشت.
پيش از اين حسين آخاني مدرس و کارشناس محيط زيست گفته؛ 100 درصد آتش سوزي ها در جنگل هاي ايران عامل انساني دارد چون کشور ما از نظر اقليمي ويژگي آتش سوزي طبيعي را ندارد. حتي از گذشته هم هيچ سابقه اي از آتش سوزي طبيعي در جنگل ها ديده نشده است.
به گفته وي، دليل انساني اغلب به خاطر وجود شکارچيان غيرقانوني در محل و آتش هايي که توسط خود آنها بر جا مي ماند ايجاد شده و گاهي هم از برخورد گلوله اي که به سمت شکار نشانه گيري شده و به جاي هدف به درختان مي خورد، اتفاق مي افتد.
محمدي زاده معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست هم در اين باره گفته آنچه تاکنون از علت يابي آتش سوزي جنگل هاي شما ل و غرب ايران به دست آمده، عمدتاً بي توجهي بعضي از مسافران عبوري است.
به هر حال آنچه مسلم است همزمان با آغاز گرما و فصل خشک تابستان و پايان زمان برداشت محصولات کشاورزي ، روند وقوع حريقهاي انسانسازبهطرز نگران کنندهاي شتاب گرفته و آخرين آنها، رويشگاههاي ارس استهبان فارس است که ناباورانه بيش از ?? ساعت در آتش بياحتياطي و فرهنگ غلط کشاورزان منطقه مي سوخت و فرمانداري و مسئولان منابع طبيعي استهبان به جاي اينکه صراحتاً اعلام کنند که به دليل کمبود امکانات اطفا حريق سازمان جنگلها و کوتاهي مسئولان قادر نيستند پس از 48 ساعت آتش سوزي را مهار کنند و دست کم از تمام دوستداران طبيعت کمک بخواهند از همان ساعات اوليه در حالي که آتش سوزي دائماً در حال افزايش و گسترده شده بود اعلام کردند که آتش مهار شده جاي نگراني نيست که نتيجه اين عملکرد چيزي به جزتبديل شدن هزاران هکتار از جنگل هاي گونه ارزشمندي مانند ارس به خاکستر نيست.
حقيقت تلخ اين است که مديريت منابع طبيعي در کشور ما ضعيف است؛ چراکه به عنوان مثال در حالي که در کشورهاي ديگر نيروي هوايي، برجهاي ديدباني و سيستمهاي اطفاي حريق وجود دارند، تا قبل از آغاز آتشسوزيها سازمان جنگلها و محيط زيست ايران، يک هليکوپتر هم ندارد تا بتواند با سرعت وارد عمليات اطفاي حريق شود.
در چنين شرايطي با تاکيد مسوولان مبني بر سطحي بودن آتشسوزي و عدم وجود نگراني در اين مورد، آتش در دل جنگل هاي ايران پيشروي مي کند و حتي درختهاي کهنسال ارزشمند را بر زمين مي اندازد. در چنين شرايطي حتي بالگردهايي که ساعت ها پس از آغاز آتشسوزي به منطقه اعزام مي شوند نمي توانند در خاموش کردن آتش نقشي ايفا کنند، چراکه ويژه اطفاي حريق نبوده و در هر پرواز تنها امکان حمل 3 هزار ليتر آب را دارند که رقم قابل توجهي نيست.