به طور کلی درباره ریشه «سیزده به در» در میان جشنهای ایرانی ابهام وجود دارد، زیرا این جشن مبنا و اساس دیگر جشنها را ندارد و در کتابهای تاریخی اشاره مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشده است. اما در منابع کهن اشارههایی به روز سیزدهم فروردین داریم. گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از 12 روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد 12 ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت به این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان می رساندند.
در بخش پایانی صحبت با قطب الدین صادقی کارگردان، نویسنده و پژوهشگر درباره این روز و همچنین مراسم «چهارشنبه سوری» که آن هم در سالهای گذشته به رسمی غلط و غیر مرتبط با آیین های کهن ایرانی تبدیل شده، صحبت کردیم.
صادقی در بخش پایانی صحبتهایش با اشاره به مراسم «چهارشنبه سوری» و «سیزده به در» در ایران باستان از برگزاری این آیین ها به شکل امروزی ابراز گلایه می کند و توضیح می هد: در ایام جشن نوروز در کردستان ترکیه، عراق و سوریه حتی کوه ها را هم به آتش می کشند و به شکل مارپیچ تا قله کوه آتش می افروزند. آنها با این کارشان به کائنات هشدار می دهند.
وی ادامه می دهد: زیباترین مراسم نوروز در آن مناطق برگزار می شوند. اما متاسفانه امروزه در ایران این مراسم به شکل نامناسبی برگزار می شوند و مردم تصور می کنند حتما باید در کوچه و خیابان سر و صدا راه بیندازند و آتش روشن کنند. در صورتی که اصل آتش افروختن باید بالای پشت بام خانه ها باشد. هنوز نزد کردها و زرتشتی ها جشن نوروز اهمیت ویژه ای دارد، اما در شهرهای دیگر مراسم آتش افروزی را منتقل کرده اند به چهارشنبه سوری. در واقع نزد ایرانیان قدیم نیمی از فروردین جشن گرفته می شد و تنها شب چهارشنبه آخر سال را آتش روشن نمی کردند.
کارگردان «یادگار زریران» درباره ریشه غیر اسطوره ای «چهارشنبه سوری» توضیح می دهد: زمانی که مسلمانان بر ایران پیروز شدند، مراسم جشن نوروز را منع کردند. فکر می کنم برای اولین بار در زمان مامون خلیفه عباسی بود که به خاطر حضور دانشمندان ایرانی با فضل و کمالاتی که در دربار بودند، برگزاری مراسم نوروز مجاز شد، فلسفه «چهارشنبه سوری» نیز به همین دوران باز می گردد. به این شکل که اولین بار وقتی قرار شد این جشن در زمان مامون برگزار شود اتفاقا روز چهارشنبه بود، بنابراین این روز فقط یک روز تاریخی است و جنبه آئینی ندارد. پس به غلط بین مردم ما جا افتاده که ابتدای نوروز چهارشنبه است و شب چهارشنبه باید آتش بیفروزند.
صادقی تاکید می کند: در حقیقت روز «چهارشنبه سوری» هیچ معنایی ندارد. من به خاطر دارم که مادرم قبل از نوروز همه گوشه و کنار خانه را جارو می زند و هر لباس کهنه ای که در خانه قابل استفاده نبود را می آورد و همراه با زباله ها کپهای درست می کرد و چند سکه هم درون آن می ریخت، آتشی می افروخت و آن را درون کوچه می ریخت، به نوعی این کار منزه کردن درون خانه بود.
این مدرس دانشگاه درباره زنده نگاه داشتن آیین های نوروز در کردستان می گوید: اما با شکوه ترین جشن را مادرم و دیگر افراد شهر زمان نوروز برگزار می کردند، هنوز هم جذاب ترین جشن های نوروز متعلق به سنندج و کردستان است. اصل آئین ها مربوط به کردستان است و هنوز خیلی از آنها در آنجا زنده مانده است. شاید باور نکنید در نوروز 6 فروردین روز «زمین» است و خیلی جالب است که هنوز در اطراف کردستان در اطراف شهرهای کِرند و صحنه، در این روز مردها می ایستند و پشت به زن ها می کنند و زن ها با لباس به درون آب می پرند، یعنی تن به آب می دهند و زن و آب و زندگی که هر 3 سرچشمه حیات هستند با هم پیوند می خورند. اما در هیچ جای ایران این رسم وجود ندارد.
صادقی ادامه می دهد: یا مثلا در سر آغاز عید به سرچشمه رود می روند و گاوی را سر می برند و خونش را در سرچشمه رود می ریزند، برای اینکه رود از طریق این خون قوت بگیرد. چون اصلا معنی قربانی این است که از طریق ریختن خون نیروی اضافی به زمین می دهند. این دقیقا منطبق با آیین مهری است، ایزدمهر گاوی را می کشد و از طریق آن گیاه و حیوان به وجود می آید. هنوز هم در لالِش که در شمال کردستان عراق است در 16 مهرماه گاوی را رها می کنند که در خیابانها بچرخد و بعد او را می گیرند و قربانی می کنند، این مراسم یک کارناوال و جشن بزرگ است.
این پژوهشگر درباره مراسم «سیزده به در» و ریشه تاریخی آن توضیح می دهد: در ایام نوروز در کردستان عراق همه مردم به مدت 5 شب به دل طبیعت می روند و به این شکل نیست که مثل ما روز 13 فروردین روز پیوند دوباره با طبیعت باشد بلکه این پیوند از همان اوایل فروردین آغاز می شود. در ایران به غلط جا افتاده که 13 روز نحسی است و باید از خانه خارج شد چون نحس بودن 13 به فرهنگ مسیحی باز می گردد و به دلیل خیانت یهودا به مسیح باب شده است.
وی بیان می کند: در فرهنگ ما من می توانم چند منبع از جمله خاطرات همسر سفیر انگلستان را به عنوان مثال بیاورم که روز 13 فروردین روز جشن زنان بوده است. همسر سفیر انگلستان در خاطراتش آورده است که تمام زنان تهران در باغ زرگنده جمع می شدند و جشن زنان را برگزار می کردند. در واقع «سیزده به در» روز جشن زنان است و روز پیوند دوباره زن با طبیعت.
کارگردان «عادل ها» ادامه می دهد: برای همین است که در این روز سبزه گره می زنند. گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و ازدواج نیست بلکه برای باروری زمین است. زن و زندگی و زمین از یک واژه هستند. حتی واژه ژِن هم از همین می آید. هنوز در زبان کردی به زن می گویند ژِن و به زندگی می گویند ژیان. این تحت تاثیر زبان عربی است که ژ تبدیل به ز و یا گ تبدیل به ج شده، پس جهان نیز همان گیهان است.
صادقی درباره ارتباطی که زن با طبیعت در این روز پیدا می کند، می گوید: زن در روز «سیزده به در»، بالندگی باروری و شکوفایی زنانه اش را با زمین پیوند می زند و می گوید من با تو یکی هستم. به همین دلیل همیشه از واژه «مام میهن» و «مادر زمین» استفاده می کنند. زمین و وطن مثل ناموس هستند. روز 13 آغاز دوباره زمین، بعد از سپری کردن 12 دوره است پس ابدا نحس نیست. نمی دانم این خرافات از کجا وارد فرهنگ ما شده است.
وی درباره کاشت سبزه در نوروز توضیح می دهد: در مراسم نوروز سبزه می کارند که معمولا این سبزه گندم است. به عنوان نمونه مقدس ترین وظیفه مادر من در ایام نوروز کاشتن سبزه بود. حالا چرا این کار را می کرد؟ چون در حقیقت مردم با کاشتن سبزه دارند همان عمل جادویی را که قبلا به آن اشاره کردم، انجام می دهند و زمین را تحریک می کنند که مثل این سبزه تو هم به ما سبزی و طراوت بده. همچنین مردم در روز 13 این سبزه را به دل طبیعت باز می گردانند و دوباره آن را به طبیعت وصل می کنند.
صادقی در پایان صحبتهایش یادآور می شود: حتی نوار قرمزی که دور سبزه می بندند نماد نور خورشید است و برای این گیاه نور می طلبند. تمام این کارها به دلمشغولی معیشتی ما باز می گردد. به این شکل مردم می خواهند زمین را برای پذیرش این باروری و ثمردهی آماده کنند تا با سخاوتش نان خانواده ما را بدهد.