به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، انتخاب دو بازیگر سفیدپوست و سیاهپوست به منظور ارایه تفاوت نژادی بین دو خانواده مونتاگ و کاپولت به نظر شجاعانه میرسید اما این انتخاب به طرز عجیبی از نظر تاثیر دراماتیک در این نمایش اثر خاصی نداشت.
این تراژدی که بهروز شده متن شکسپیر است در زمان حال میگذرد ولی این مساله آسیبی به بافت اثر وارد نکرده است. در حقیقت باید گفت این داستان عاشقانه با جذبه بازیگران و ستاره های جوانش که احساس شاعرانه ای به نقش های ادبی شان بخشیدهاند، به اثری تاثیرگذار بدل شده است.
در حقیقت باید گفت دیوید لوو کارگردان این نمایش هرکاری که می توانست انجام داد تا بتواند این حقیقت را پنهان کند که این نمایشنامه در حقیقت متعلق به قرن شانزدهم است و شخصیت هایش در قالب شعر بی قافیه سخن می گویند.
طراح صحنه یعنی جسی پولشاک نیز تمهیدات خودش را به کار بسته و ناقوس بزرگی که با صدایی بسیار بلند درست بالای سر بازیگران اصلی نمایش قرار دارد، بیش از هر چیز در صحنه جلب توجه می کند. نادیده گرفتن شعله های آتشی که هر از چندگاهی از صحنه بالا می زنند و میله های عمودی روی صحنه را داغ می کند نیز تا حدودی دشوار است. دیواری که چهره های سفت و سخت دوران رنسانس روی آن حک شده است نیز بسیار جالب است و البته میخ های آهنی نیز در آن به کار رفته تا آن را تبدیل به دیواری برای بالا رفتن جوانان بکند.
رومئو ورود پر سر و صدایش را با یک موتورسیکلت هیولایی انجام می دهد. ژولیت تک گویی محزونش را از روی یک تاب انجام می دهد و برای رسیدن به محل قرار با رومئو از یک دوچرخه استفاده می کند.
با این حال ضربه اصلی در صحنه های بالکن ایجاد می شود. در این صحنه ها بالکن رسمی ژولیت با سکویی چوبین تعویض شده و شبیه سکوی پرش شیرجه است. با این حال بلوم و رشاد با بازی خوبشان به تماشاچیان می قبولانند که روی بالکن ایستاده اند و فقط یکدیگر را می بینند.
زمانی که کار به پیکار بین مونتاگ ها و کاپولت ها می رسد، توماس شال مدیر صحنه های نبرد با کمی حرکات سریع پا و شمشیربازی، همه چیز را به پایان می رساند. با این حال فعالیت فیزیکی تاثیرش را روی نحوه اجرای زبانی نمایش می گذارد و اعضای جوان تر از پس آن به خوبی برنمی آیند و تنها کسی که این صحنه را به خوبی اجرا می کند، برنت کارور در نقش راهب لارنس است.
در این نمایش کریستین کامارگو از پس نقش مرکوتیو به خوبی بر می آید و چاک کوپر می تواند گفتار پر سر و صدایش را به عنوان پدرسالار خانواده کاپولت به راحتی ادا کند و رزالین راف نیز می تواند تا دلش می خواهد در نقش بانو کاپولت درنده خو باشد. و از آنجایی که هیچ کس از پرستار ژولیت انتظار شعرسرایی ندارد، جین هاودیشل می تواند در نقش این زن تا حدودی بامزه و گرم ظاهر شود.
با این حال کسانی که واقعا از شعرسرایی شکسپیر بیشترین رنج را برده اند بلوم و رشاد هستند، که زمانی که از یک داربست یا دیوار آویزان نیستند، کارشان را به خوبی انجام می دهند و خود را شایسته حضور در این صحنه نشان می دهند.
بلوم 36 ساله که در فیلم “ارباب حلقه ها” بازی کرده بود و در فیلم “دزدان دریایی کاراییب” با جانی دپ همبازی بود، برای اولین بار راهی برادوی شده و در برابر کاندولا رشاد که قبلا نامزد دریافت جایزه تونی شده بود، بازی می کند.
این نمایش که اولین اجرای “رومئو و ژولیت” در برادوی در چهل سال اخیر است، در تئانر ریچارد راجرز از 24 اوت روی صحنه رفته است.