سی ام شهریور سالروز تولد فریدون مشیری شاعر و ادیب ایرانی است. اویی که شعر را با زبانی ساده و شیوا سرود و با توصیف های نغزش آن را در دل و جان ادب دوستان حک کرد.
فریدون مشیری در سی ام شهریور 1305 هجری خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در این شهر گذراند و به دلیل شغل پدرش همراه خانواده به مشهد رفت و چند سالی را در آن دیار سپری کرد.
وی دوره ی دبیرستان را در مدرسه های دارالفنون و ادیب به پایان رساند. فریدون مشیری در سال آخر دبیرستان همزمان با تحصیل، در اداره ی پست و تلگراف مشغول به کار شد.
این شاعر از دوره ی خردسالی به شعر علاقه داشت و در زمان های گوناگون اقدام به سرودن غزل و مثنوی می کرد تا آن که به مرور با شعر نو آشنا شد و از سبک کهن و قدیمی فاصله گرفت.
فریدون مشیری به دلیل علاقه ی فراوانی که به روزنامه نگاری داشت و در روزنامه ها و مجلات، نویسندگی و خبرنگاری می کرد و پس از مدتی در رشته ی ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت اما پس از مدتی به دلیل مشغله های کاری، این رشته را رها کرد. وی در 1332 هجری خورشیدی مسوول صفحه ی شعر و ادب مجله ی روشنفکر شد.
این ادیب فرهیخته نخستین مجموعه ی شعر خود را با نام «تشنه ی طوفان» در 1334 هجری خورشیدی با مقدمه ی محمد حسین شهریار و علی دشتی به چاپ رساند و پنج سال پس از این توانست یکی از زیباترین و مشهورترین شعرهای خویش را با عنوان «کوچه» منتشر سازد.
فریدون مشیری از خویش اثرهای ارزشمند دیگری همچون ابر و کوچه، بهار را باور کن، گزینه اشعار، مروارید مهر، آه باران، سه دفتر، از دیار آشتی، با پنج سخن سرا، لحظه ها و احساس را به یادگار گذاشت.
ویژگی شعرهای او شامل شکستن قالب های عروضی، کوتاه و بلند شدن مصرع ها و استفاده ی درست و منطقی از قافیه است. فریدون مشیری از نظر محتوا و مفهوم، نگاهی تازه و نو به شعر دارد و سبک شعری او میان شعر کهن، قدیمی، شعر نو و نیمایی محسوب می شود.
درون مایه ی شعرهای این شاعر آرام، انسانی، عاشقانه و با واقع گرایی، همراه شده و به همین دلیل مورد توجه مردم قرار گرفته است.
«ردلف گلیکه» نویسنده و پژوهشگر سوییسی درباره ی شعر فریدون مشیری می گوید: «چنین به نظر می رسد که فریدون مشیری چون معدودی از شاعران رسالت دارد که به شکرانه وسعت دانشش، اطمینان و حساسیت در جمله بندی اش، آن شکاف مصنوعی را که در گذشته ی نزدیک، کشمکش هایی میان نوپردازان و سنتگرایان ایجاد شده بود، ببندد.»
این ادیب در 1377 هجری خورشیدی به آلمان و آمریکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در این کشورها با استقبال علاقه مندان وی و دوستداران ادبیات ایران روبرو شد.
سرانجام فریدون مشیری که سال ها از بیماری سرطان رنج می برد و در سوم آبان 1379 هجری خورشیدی در تهران درگذشت و در قطعه ی هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
در پایان به بهانه سالروز تولد فریدون مشیری گزیده ای از شعر کوچه را باهم مرور می کنیم:
بی تو، مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آم که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم…