یادداشتی از ناصر فکوهی خسرویِ سالهای دور، جوانی خوشرو است و شاد و خندان. برونآمده از خانوادهای که دوستش دارد. پدری که برای او الگویی از صداقت و ازخودگذشتگی است. با آرزوهایی که دیگران چندان آنها را نمیفهمند. خسرویِ آنسالها باید همچون پدر و سنت خانوادگیاش، پزشک شود: گوشیبهگوش، دغدغهی بیماران بر دل و جامۀ سپید و بیمارستانها و شبهای …
Read More »