در اين مدت نام افراد جا مانده از کابينه در جلسه راي اعتماد و متخصصان مکانيک و پزشکي از يک سو تا افرادي که به نوعي در گذشته در اين سازمان در سمتي ايفاي نقش مي کردند حتي شهردار تهران هروز با احتمالات مختلف در رسانه ها براي اين کرسي خالي مطرح مي شود.
در حاليکه هفته گذشته چهاردهمين گزينه براي رياست سازمان محيط زيست در رسانه ها مطرح شد هنوز هيچ واکنش رسمي يا اخبار موثقي از سوي دفتر رياست جمهوري ديده نشده و در اين ميان هر روز در سازمان محيط زيست ازيک سو شاهد عزل و نصبي تازه و يا ارتقا و نزول سمت افراد در جايگاههاي مختلف از مديرکل دفتر زيستگاهها و مديرکل استان مازندران گرفته تا قائم مقام اين سازمان هستيم که البته براي اين عزل و نصبها تفاسير و تعابير بسيار زيادي هم نقل مي شود که مخالفت با واگذاري هاي غير قانوني مناطقي همچون آشوراده و يا معدن کاوي در بهترين زيستگاه حيات وحش درروز هاي پاياني کار مسئولان دولت قبل تا سياه بازي برخي از اين افراد براي دست يافتن به سمت هاي جديد در مدريت اينده اين سازمان از جمله اين نقل ها در رسانه هاست.
به راستي اين همه تعلل و تأخير در انتخاب و معرفي رييس سازمان حفاظت محيط زيست در کابينه يازدهم را بايد نشانه نگراني رئيس جمهور نسبت به حوزه محيط زيست دانست و به فال نيک گرفت و يا آن که نشانهاي از بياهميت بودن اين موضوع برشمرد و نگران شد؟
آنطور که محمد درويش عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگل و مرتع مي گويد: در حال حاضر تقريباً تکليف تمام نهادها، وزارتخانهها و سازمانهايي که توسط وزير يا معاون رييس جمهور اداره ميشوند، در کمترين زمان ممکن روشن شده است. به نحوي که شايد دولت يازدهم در سرعت شکلگيري و تکميل تيم کارياش، در بين 10 دولت پيش از خود، رکوردشکن باشد. اما يک استثناء پرسروصدا در اين ميان وجود دارد که سبب شده تا رکوردشکني دولت يازدهم با لکنتي جدي روبرو شود؛ استثنايي به نام سازمان حفاظت محيط زيست که مستقلاً در تشريح مسئوليتش، يکي از اصول قانون اساسي (اصل پنجاهم) به آن اختصاص يافته است. شناسهاي که اهميت اين سازمان را آشکارا نشان ميدهد.
او ابراز اميدواري مي کند، تا سرانجام حسن روحاني با بررسي دقيق تمامي کانديداها و برنامههاي ايشان، و با لحاظ سه عنصر محبوبيت، تخصص و برخورداري از شخصيتي ممتاز و اثرگذار در حوزه سياست و مديريت کشور، مناسبترين و محبوبترين فرد را از بين نخبگان جامعه انتخاب و معرفي کند.هرچند نبايد از خاطر دور داشت که تعلل بيش از حد در معرفي رييس سازمان حفاظت محيط زيست، ممکن است منجر به تشديد فضاي انتظار و بي برنامگي و بيتفاوتي در بدنه سازمان حفاظت محيط زيست شود که البته به هيچ عنوان مطلوب نيست.
حسين آخاني استاد دانشگاه نيز معتقد است:فرايند انتخاب رئيس سازمان حفاظت محيط زيست به يکي از معماهاي دولت تدبير و اميد تبديل شده و تاخير بيش از حد در معرفي رئيس سازمان تمامي علاقه مندان به محيط زيست را کلافه کرده است. آنها نگرانند اين تعلل طولاني خسارتهاي زيادي را به محيط زيست شکننده کشور وارد کند، که آخرين نمونه آن واگذاري جزيره آشوراده به بخش خصوصي است.
به گفته او ، با اينکه مي توان خوش بين بود که رئيس دولت بخوبي بر اهميت حفاظت محيط زيست آگاه است و براي اين انتخاب بزرگ وسواس بيش از حد به خرج مي دهد. اما اخبار جسته و گريخته اي که به رسانه ها درز کرده است ما را چندان اميدوار نمي کند چهره هايي که معرفي شده اند – هر چند که ممکن است انسانهاي بسيار شريف و خوبي باشند و در مسئوليتهاي گذشته خود کارآمد و محبوب- ولي تقريبا هيچکدام با محيط زيست آشنا نيستند. هيچکدام يک شب را با محيط بانان در جنگل و کوه و بيابان نخوابيده اند. هيچکدام نمي دانند که بحران حفاظت محيط زيست در ايران چقدر پيچيده است و نگران کننده آن است که وقتي به سر کار آمدند اتوبوسي از دوستان سفارشي را به سازمان بياورند، راهي که تقريبا همه روساي سابق رفته اند.
آخاني پيشنهاد مي دهد: نام همه محيط زيستي هاي بومي و يا محيط بانان – نه مديران اتوبوسي – را داخل يک کوزه بياندازند و با قيد قرعه يکي را برگزينند، چراکه نتيجه اش از سپردن اين مسئوليت به افراد ناآشنا به محيط زيست بهتر خواهد بود.
با اين تفاسير شايد پيش از تشکيل کارگروه براي نجات درياچه اروميه و يا گلايه از تشکيل نشدن کارگروه براي ديگر تالابها مانند بختگان و ميقان لازم باشد کارگروه انتخاب رييسي شايسته براي اين کشتي به گل نشسته تشکيل شود. شايد هم انتخاب رييس سازمان محيط زيست در فهرست اقداماتي قرار گرفته که کابينه يازدهم براي رسيدگي به آنها فرصت 100 روزه خواسته اند.
به هر حال تا اينجاي کار دولت يازدهم با تدابير بيش از اندازه اي که براي انتخاب رييس سازمان محيط زيست انديشيده اميد براي رسيدن به اين جايگاه را در دل بسياري از افراد مرتبط و نا مرتبط و هم قطارانشان انگيخته و حتي بسياري از افرادي که شايد هرگز تصور نمي کردند بر اين کرسي بنشينند حالا ديگر بر مواضع گاهي کاملاً متضاد با موازين زيست محيطي پاي مي فشارند.
در اين ميان اخبار جسته و گريخته اي مبني بر سهم خواهي جناحهاي سياسي براي اين پست که يکي از آخرين سمت هاي خالي مانده در دولت يازدهم است به گوش مي رسد که بسيار مأيوس کننده است چرا که حال و روز محيط زيست کشورمان در حال حاضر انقدر بد است که جايي براي سياسي کاري در آن وجود ندارد و چنانچه پس از اين همه تأخير و تعلل مديري براي اين سازمان انتخاب شود که بدون توجه به چالش هاي زيست محيطي و بدون هيچ گونه آشنايي با حيات وحش، گونه هاي گياهي، مشکلات محيط بانان، ذرات معلق، حقابه اروميه و هامون و بختگان و زدو بند خودرو سازان تنها در صدد به روي کار آوردن دوستان سفارشي خود باشد همان بهتر که براي انتخابش هيچ توافقي حاصل نشود.
آنچه مسلم است حالا ديگر کساني که به نحوي دغدغه زيست محيطي دارند از شنيدن اين همه نام آشنا و نا آشنا با اين حوزه کلافه و خسته وشده اند و اگر چه بازهم با ناميدي هر روز صفحات مرتبط با محيط زيست را در سايتها و روزنامه ها مرور مي کنند اما گويي ديگر به گمانه زني ها ي رسانه ها هم اعتماد ندارند و آنرا با جديت پيگيري نمي کنند و بدتر از همه اينکه گمانه زني ها براي رييس سازمان محيط زيست گاهي به حدي از اين حوزه پرت و نا مرتبط است که حتي برخي از کارشناسان و متخصصان برجسته به جاي معرفي افراد توانمند و بيان نقاط قوت آنها براي چنين سمتي راهکارهاي غير متعارفي همچون قرعه کشي از ميان افراد مناسب براي انتخاب رييس سازمان محيط زيست را پيشنهاد مي دهند !